موفقیت چیزی نیست که به راحتی به دست بیاید و شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که یک شبه اتفاق بیفتد. موفقیت به طرز فکر شما در مورد هدفتان و تعیین کردن آن و در آخر هم به سخت کار کردن شما نیاز دارد.البته اگر بخواهید که یک فرد موفق باشید این موارد کافی نیست و شما برای موفق شدن از همین الان باید شروع به کار کنید و باید گفته شود که بهترین موقع برای اینکه در کارتون پیشرفت داشته باشید زمانیست که درستان را به اتمام رسانده اید و احتمالا در حدود بیست سالگی یک جوان پویا و بشاش هستید که زمان زیادی برای تجربه کسب کردن و همینطور درس گرفتن از اشتباهاتتان دارید. البته ممکن است در این سن کم خیلی جدی گرفته نشوید اما لازمه پیشرفت این است حتما تا قبل 30 سالگی از پس بعضی کارها برآمده باشید به این صورت که یک سری اساس را برای خودتون پایه گذاری کرده و بتوانید ارزش سنجی واقعی کنید تا برای آینده بهترتان قدم بردارید.
اکنون به این نه موارد می پردازیم :
1.آنها میدانند که چگونه سرمایه ی خود را مدیریت کنند.
همانطور که میدانیم سرمایه در رسیدن به موفقیت نقش مهمی دارد و به همین خاطر اولین شغل شما برای رسیدن به اهدافتان مهم است چراکه حقوق دریافتی شما نباید با هدفی که برای خود تعیین کرده اید تفاوت بزرگی داشته باشد اگر اینطور است شما بای این شکاف بین حقوق و هدف خود را کاهش دهید.ما با رعایت مورد گفته شده خودمان را وادار به خرید مایحتاج و نخریدن موارد غیر ضروری کرده ایم.حتی اگر یک شخص ثروتمند باشیم اگر خرج ما از حقوق دریافتیمان بیشتر باشد مطمینا در آینده نه چندان دور با ورشکستگی مواجه خواهیم شد.
2.راه های شکست را یاد بگیرید.
برای اینکه متوجه بشوید که چگونه پولی را که دارید از دست ندهید باید راه های از دست دادن پول را یاد بگیرید که با اجتناب از این کارها بتوانید پول خود را ذخیره کنید.البته این اصل را نباید فراموش کرد که شکست یکی از اجتناب ناپذیر های زندگی است ولی شکست بزرگ زمانی است که شما از شکست هایی که در زندگیتان رخ داده درس نگرفته باشید و اما این که وقتی که برای هدفتان دارید تلاش میکنید زمان سنجی درست در شما یک امر بسیار مهم است.شما سرمایه خود را با این کارها حفظ میکنید.اگردر بین استرس و اضطرابی که در کار دارید به خود استراحت ندهید و فقط موفقیت خود را در نظر بگیرید به طور ممتد از اشتباهات دیگران ایراد بگیرید این برای شما پایان محسوب شده و با شکست بسیار بدی مواجه خواهید شد.اما این برای شما شکست شرم آوری نباشد چرا که شکست در زندگی همه ما وجود دارد و فقط راه های رسیدن هر چه سریعتر به موفقیت را بیاموزید.محفوظ ماندن شما در شرکت کوچکتان یک پدیده قابل تحسینی است و مطمئن باشید که این نقطه قوت شما در نظر کسانی است که یک روزی رییس شما در یه سری از نقاط کاریتان بوده اند و شما را در نظر آنها مانند یک قهرمان جلوه میکنید.هنگامی که شما به دنبال یاد گرفتن انجام درست کارها هستید متد های رسیدن به نتیجه دلخواه را هم یاد میگیرید.تا زمان اتمام کار شما نیاز دارید که راههای نجات از فجایع را یادبگیرید و شاید لازم باشد که مجددا شروع به کار کنید.و همین طور که در بالا ذکر شد اگر فکر کنید میکنید که به زودی با شکست مواجه خواهید شد هر چه سریعتر از ادامه راه اجتناب کنید و روند پایان دادن به کار را سریعتر کنید.
3. قدرت خود را محک بزنید.
یاغی شدن در ذات ماست و ما قدرت خود را از دوران نوجوانی به چالش میکشیم و این چالش به شکل های مختلفی نمود پیدا میکند . مثل گوش دادن به موزیک ویا شروع سیگار و چیزهایی که خانواده ها ممکن است با انجام آنها مخالفت داشته باشند هر چند که خود از مضرات آن باخبر باشیم ولی به طرز عجیبی سعی در اثبات این داریم که گفنه آنها در مورد مضرات کارهایی که انجام میدهیم اشتباه است ! و با این کار به آنها میگوییم که ما از شما تقلید کورکورانه نخواهیم کرد و سعی کنید برای جواب پرسشهایتان که مناسب ترین پاسخ را درنظر بگیرید و بتوانید رقابتی منحصر به فردتر در مورد رقیبانتان داشته باشید.
4.به درستی سازمان دهی کنید.
یک نقطه مشترکی که همه افراد موفق دارند داشتن یک جدول زمانبندی برای خودشان است علی رغم اینکه شما قرارهای بسیاری هم نداشته باشید اما سرتان به دلیل این که در صدر کار هستید شلوغ خواهد بود.پس نیاز دارید که کارهایتان را به درستی سازماندهی کنید. وبرای اینکه سازماندهی مناسبی داشته باشید باید اول از همه انتظارات خود را از زندگیتان سازماندهی کنید.
5.مشارکت خود را با افراد حفظ کنید.
بسیار خوب است که هرکس بتواند بر زندگی خود مدیریت داشته باشد.شما باید قبل از هر کاری فکر کنید و در مورد حرفهایی که میزنید محتاط باشید و به عبارت دیگر مشارکت خود را حفظ کنید چرا که صد در صد نمیتوانید مطمئن باشید که خودتان به تنهایی از پس مشکلات خود بر خواهید آمد یا خیر پس ارتباطات اجتماعی خود را هر چه بیشتر تقویت کنید.
6. آنها به تداوم تکیه دارند.
افراد پخته هیچ گاه باشکست خود را نمیبازند . معمولا ما بعد از اینکه کارها به سمت شکست میرود دچار شک وتردید میشویم وبه جای اینکه روی ایده ای تمرکز کنیم به این فکر میکنیم که در نظر دیگران چگونه جلوه کرده ایم. و این موضوع نیازمند این است که بارها و بارها از زوایای گوناگون به موضوع نگاه کنیم تا به یک روش مناسب برای حل مشکلمان برسیم و این نیازمند این است که شما در مورد این مشکل خیلی فکر کنید. و اگر راه حل مناسبی را پیدا نکردید به هیچ عنوان تیری در تاریکی نزنید و سعی در پیدا کردن راه حل های مناسبی باشید تا به نتیجه برسید.
7. آنها برای از بین بردن معایب خود روی آنها کار میکنند.
در سن 30 سالگی همه افراد تا حدودی نسبت به خود آگاهی پیدا کرده اند. البته باید تا حد بیشتری برای خود شفاف سازی کنیم که اشخاص در مورد ما چه خصوصیاتی را دوست ندارند .
8.جز افراد حسابگر و مدبر باشید.
اساسا به این معناست که تصمیم های آینده شما بستگی به تحقیقات و برنامه ریزی های شما دارد. همانطور که شخصیت افراد موفق را در طول تارخ مرور میکنیم مشاهد میکنیم که افراد موفق هیچکدام یک راه معمولی را طی نکرده اند یا به عبارتی تقلید از شخص خاصی را سر لوحه خود قرار نداده اند.
9.خود را با شرایط انطباق دهید.
سناریو زندگی شما عبارت است از کاری که دوستش دارید و درامدی که از آن کسب میکنید. و شما معمولا برای اینکه به تعهدات خود عمل میکنید اذیت نمیشوید و ممکن است که در کار خود مهارت و استعداد فراوانی داشته باشید اما اگر مهارت منطبق شدن با شرایط را نداشته باشید به هیچ عنوان موفق نخواهید بود.انطباق دادن خود با شرایط به این معنا نیست که احساسات خود را رها کنید بلکه به این معنی است که آموخته های خود را درجای دیگر و جور دیگر ابلاغ کنید برای مثال : اگر با قانون آشنا هستید میتوانید یک درام محاکمه درست کنید...
مترجم اختصاصی زیباکده : آیدا خدیوی
