اگر شما از منابع مالی سرشاری بهره مند هستید دیگر برای بازاریابی مشکل چندانی نخواهید داشت و تقریبا هر کتاب بازاریابی دانشگاهی می تواند به کارتان بیاید اما اگر منابع چندانی ندارید آنگاه باید به روش های هوشمندانه تری روی بیاورید و شیوه هایی را به کار ببندید که بدون هزینه زیاد بتوانند فروش شما را به میزان قابل قبولی افزایش دهند. شیوه های زیر از این دسته اند، روش هایی کم هزینه که البته در کتاب های بازاریابی نیز به آنها اشاره نشده است.
1 - بازار هدف شما چه کسانی هستند؟
نخستین هدف بازاریابی، ایجاد و افزایش تقاضا برای یک کالا یا خدمت است. به همین خاطر فهرستی از مشتری های بالقوه تهیه کنید که معامله با آنها می تواند سود زیادی به همراه داشته باشد. ۸۰ درصد تلاش و بودجه شما باید به این فهرست اختصاص یابد.
2 - مشتری های هدف شما کجا جمع می شوند؟
همواره خود را یکی از افرادی تصور کنید که بازار هدف شما را تشکیل می دهند. این افراد به کجاها می روند و در چه مکان هایی تجمع می کنند؟ اگر شما بتوانید کالا یا خدمت خود را در این مکان ها عرضه کنید، احتمال اینکه فروش بیشتری داشته باشید بسیار افزایش می یابد. مثال بسیار ساده اش فروش کالاهای مربوط به کودکان در شهر بازی است اما با کمی فکر می توانید مثال های بهتری از بازار هدف خود به دست آورید.
3 - پیشنهاد غیرقابل مقاومت شما چیست؟
به عنوان یک بازاریاب باید تلاش کنید تا افراد حداقل یک بار محصول شما را امتحان کنند و برای این کار باید پیشنهاد غیرقابل مقاومتی را به آنها ارائه دهید. پیشنهادی که باعث شود افرادی که به جامعه هدف شما تعلق دارند، نتوانند آن را رد کنند. پس شما به پیشنهادی غیرقابل مقاومت احتیاج دارید. برای این کار می توانید محصولی رایگان را پیشنهاد کنید. همه عاشق دریافت کالا یا خدمتی به صورت رایگان هستند. اگر شما پیشنهادی با ارزش اما رایگان برای آنها داشته باشید، به احتمال زیاد در اولین گام موفق خواهید بود. به همین خاطر بخشی از بودجه بازاریابی خود را به کالاهایی که قرار است هدیه کنید، اختصاص دهید. دیگر نکته مفید برای پیشنهاد غیرقابل رد، از بین بردن هرگونه ریسک است.
بسیاری از افراد پس از امتحان کردن محصولی در مورد سفارش دادن آن تردید دارند، چرا که نگرانند که شاید تصمیم اشتباهی گرفته باشند یا بعدا پشیمان شوند. در این موارد بهتر است به آنها اطمینان خاطر بدهید که سفارش محصول رایگان خواهد بود و پس از دریافت آن نیز برای مثال مشتری تا ۶۰ روز می تواند محصول را پس بدهد و پول خود را تمام و کمال دریافت کند. چنین پیشنهاداتی باعث آرامش خیال مشتری خواهد شد و احتمال خرید او را افزایش خواهد داد و البته لازم نیست شما هم خیلی نگران هزینه های مربوط به پس گرفتن کالا باشید، به خصوص اگر به محصولی که می فروشید اطمینان دارید.
4 - فرآیند خرید را تا جای امکان ساده کنید
به عنوان یک بازاریاب وقت چندانی برای متقاعد کردن مشتری به خرید ندارید و در مقابل شک نکنید به محض اینکه مشتری احساس کند که گیج شده است، از خرید منصرف می شود. به همین خاطر در نخستین اقدام فرآیند خرید را تا جای امکان ساده کنید. برای مثال همه گونه شیوه پرداخت پول را بپذیرید و تنها به دریافت نقدی اکتفا نکنید.
دیگر اینکه محصولاتی را ارائه کنید که مشتری بتواند بین آنها به راحتی انتخاب کند. تنوع بخشیدن به محصولاتی تقریبا مشابه با قیمت یکسان نه تنها به فروش شما کمک نمی کند بلکه باعث گیج شدن مشتری نیز می شود. در هر گونه از کالا، ارائه ۲ انتخاب به مشتری کافی است و سعی کنید قیمت کالاها را طوری تعیین کنید که مشتری بین انتخاب میان چند کالا دچار تردید نشود و بتواند به راحتی تصمیم گیری کند.
5 - میان خریداران و کسانی که تنها نگاه می کنند، تمایز قائل شوید
فراموش نکنید که وقت و سرمایه کافی برای همه مشتری ها ندارید، به همین خاطر سعی کنید تشخیص دهید که چه کسی خریدار واقعی است و چه کسی تنها برای سرگرمی به محصولات شما می نگرد. اکنون که باید سرمایه محدود خود را مدیریت کنید پس بهتر است بخش بیشتری از آن را به خریدار بالقوه اختصاص دهید.
6 - مشتری بر اساس احساسات تصمیم می گیرد
بسیاری از افراد ادعا می کنند که بر اساس اصول منطقی اقدام به خرید می کنند اما حقیقت این است که احساسات نقش غیرقابل انکاری در خرید آنها دارد. حسی که فرد در زمان خرید دارد باعث خواهد شد تا او در مورد خرید یا عدم خرید محصول شما تصمیم گیری کند. به همین خاطر هنگامی که در مورد محصول خود توضیح می دهید، به احساسات مشتری توجه و سعی کنید آن را هدف قرار دهید.
منبع : آفتاب