مناسبترین سن برای جدا کردن اتاق کودک از والدین چه زمانی است؟
مطلوب است کودک از والدین خود جدا باشد و در اتاقی مستقل بخوابد، بهترین زمان جدایی، 12 تا 18 ماهگی است؛ چرا که تا این سن، هنوز به والدین وابسته نشده و مهمتر از آن، ترس از تاریکی برایش مفهوم نیافته است پس از این سن، کودک توان مراقبت از خود را دارد؛ اما پیش از آن، توان مراقبت از خود را ندارد و ممکن است دچار آسیب (خفگی) شود. گذشته از این، گرمای وجود مادر و صدای ضربان قلب او در آرامش و رشد عاطفی او بسیار مؤثر است. تماس بدنی کودک با مادر، سبب افزایش ترشح هورمون پرولاکتین در شیر مادر میشود و افزون بر این، مادر میتواند در مرحله ی آسیبپذیری خواب کودک به او کمک کند و برای انتقال کودک از خواب سبک به عمیق و برعکس، به او یاری برساند.
خواب کودک، دو مرحله دارد: مرحله ی سبک و عمیق. در مرحله ی سبک، چشم، حرکت دارد، و نیمه بسته است؛ بدن پیچ و تاب میخورد و حرکات تنفسی کودک نامنظم است. در مرحله ی عمیق، بدن آرام، و تنفس منظم است و دست ها و پاها در دو طرف بدن رها می شود.
80 درصد خواب نوزادان سبک است و تا 3 سالگی80 درصد خواب عمیق می شود، و این پدیده از الطاف الهی است تا کودک در خواب سبک بتواند در برابر سرما، گرسنگی، گرفتگی بینی و قطع تنفس، عکس العمل نشان دهد.
کودکان، دائم از مرحله ی خواب سبک به عمیق و برعکس در حال تغییرند و این تغییر دائم، دفعات بیداری و در نتیجه دفعات زمان آسیب پذیری را بیشتر می کند. وجود مادر کنار کودک می تواند انتقال از خواب سبک به عمیق را با شیردهی یا نوازش و لالایی راحتتر کند و در صورت عدم حضور مادر، انتقال، به راحتی انجام نمی شود و کودک گریه های عصبی سر خواهد داد در مدتی که فرزند شما کنارتان می خوابد، در شیردهی نیمه شب و شیردهی های موقت، مراقب تنفس او باشید.
چند توصیه:
1- کودک باید از نظر محبت سیر باشد در اینصورت جدا شدن برایش راحت تر خواهد بود، اگر به بچه توجه نکنیم و یا کم توجهی کنیم دوست دارد زمان خواب بین پدر و مادر بخوابد.
2- زمانی که کودک در اتاق شما می خوابد رختخواب جداگانه ای داشته باشد و در رختخواب خود و با کمی فاصله کنار شما بخوابد.
3- برای اینکه به ویژه بعد از سال اول، کودک را جدا کنیم بهتر است والدین در اتاق خواب کودک حضور پیدا کنند برای او قصه بگویند تا به خواب رود. اگر کودک در سن بالاتری است و تا صبح چند بار بیدار می شود و میخواهد به رختخواب والدین برگشته و پیش آنها بخوابد، در اینجا مقاومت والدین به ویژه مادر نقش اساسی و مهم را دارد. مادر باید به همراه کودک به اتاق او برگردد و تا موقع خوابیدن کنار او باقی بماند. اگر مادر این روند را برای مدتی مانند یک ماه ادامه دهد اما تنها یک مرتبه به کودک اجازه خوابیدن در کنار خود را بدهد، تمام زحماتش از بین خواهد رفت.
4- گاهی ممکن است حادثه ای ناگوار پیش آید (مثل مرگ یکی از نزدیکان) و در دل کودک ترس ایجاد شود و بخواهد تا مدتی پیش والدین بخوابد در این صورت نیز توصیه می شود رختخواب او کاملا جدا و با فاصله باشد.
5- اگر سن کودک شما بالاتر رفته و اتاق خواب او را جدا نکرده اید توصیه می شود از جدا کردن مرحله به مرحله استفاده کنید. یعنی کودک در مرحله اول در رختخواب خود در اتاق والدین بخوابد، بعد رختخواب او به تدریج فاصله بیشتری از رختخواب والدین بگیرد تا آنکه به اتاق خودش منتقل شود.
6- لازم است که محيط خواب تاريک و آرام باشد پس هرگز کودک خود را از تاریکی نترسانید. نور موجب ميشود که برخي از هورمون ها که درطول شب و تاريکي مي توانند در بدن تاثير داشته باشند به ميزان لازم ترشح نشوند و با توجه به اينکه هورمون رشد که در دوران کودکي اهميت زيادي دارد هنگام خواب شبانه به ميزان کافي ترشح مي شود. بعضي از والدين کودکان خود را از تاريکي ترسانده و باعث مي شوند تا کودک اعتماد به نفس کافي براي تنها خوابيدن را نداشته باشد. برای اینکه کودکتان تاریکی و روشنایی را درک کند گاهی در قالب بازی او را بلند کنید تا خودش لامپ را روشن و خاموش کند.
7- والدین می توانند برای زمانهایی که کودک در تخت خود میخوابد چند ستاره به او بدهند و برای هرچند ستاره ای که دریافت کند جایزهای در نظر بگیرند تا این روند رفتاری در کودک تشویق شود
جدا کردن اتاق کودک در سنین بالا باید مرحله ای انجام شود
چنانچه می خواهید اتاق کودک را در سنین بالاتر جدا کنید، این کار را به شکل مرحله ای انجام دهید. البته اگر کودک شما در برابر این عمل شما از خود استقامت نشان می دهد ابتدا تخت او را در اتاق خود قرار دهید سپس فاصله تخت را از تخت خود دور کنید و به تدریج آن را به اتاق خودش انتقال دهید. راه دیگری که پیشنهاد می شود تشویق کردن کودک است. تزئین اتاق و یا دادن جایزه به کودک یکی از این موارد است. به کودک خود وعده بدهید هر روز صبح که از خواب بلند می شود اگر در تخت خواب خودش باشد یک هدیه دریافت می کند. زمانی که کودک به خوابیدن در تخت خواب والدینش تمایل نشان می دهد مادر نباید این اجازه را به او داده و تلاش کند با استفاده از سرگرمیهای مختلف مثلاً خواندن شعر و یا تعریف کردن داستان مورد علاقه کودک، او را به اتاق خودش برگرداند، عواملی باید شما را برای جدا کردن کودک آماده کند که این عوامل:
ترس و اضطراب:
جدا کردن اتاق کودک در ابتدای تولد یکی از راهکارهای اصلی برای کاهش ترس و اضطراب است و همچنین نقش موثری در وابسته نشدن کودک به مادر دارد.
بسیاری از مادران به خاطر راحتی خود و تصور اینکه نباید نوزاد را از خود دور کنند معمولا اتاق کودک را جدا نمی کنند، در صورتی که همین جدا نکردن کودک از خود، ریشه بسیاری از وابستگی ها و ترس و اضطراب ها است با جدا کردن اتاق کودک در ابتدای تولد، کودک تصوری از ترس و اضطراب ندارد و بیقراری هم نخواهد کرد، اما در شش ماهگی ممکن است کودک بیقراری کند که مادر می تواند با روشن کردن چراغ اتاق، مانع از این ترس در کودک شود.
ترس در کودکان بسته به شرایط سنی آنها درجات گوناگونی دارد. دو بخش اعظم هراس های کودکان دو ساله، ناشی از صداهای غریب و نامأنوس برای آنهاست، از جمله صدای حرکت قطار و کامیون، صدای رعد و برق، جاروبرقی یا حتی سیفون توالت اما برخی دیگر از ترس های کودکان در این مقطع سنی جنبه دیداری نیز دارد مثلاً با دیدن رنگ های تیره، اشیای خیلی بزرگ، منزل تازه ای که به آن اسباب کشی کرده اند یا با فرورفتن در آب، امکان بروز این نوع هراس ها در آنها وجود دارد. نوع دیگر از ترس و هراس های این سنین از کودکی به ترس های شخصی و فردی آنها مربوط است؛ترس هایی چون وحشت از رفتن مادر از منزل برای انجام کار یا جدا ماندن از او هنگام خواب یا ترسیدن از حیوانات به خصوص حیوانات وحشی.
علاوه بر اینها ترسیدن از تاریکی یا زیرزمین خانه ها یا هراس از دزد یا اشخاصی که در گوشه ای پنهان شده اند از دیگر ترس های رایج در سنین بین سه تا چهار سالگی است اما با بزرگ تر شدن بچه ها، باز هم به احتمال زیاد نوع ترس های آنها دچار تغییراتی می شود. به این دلیل که کم کم به دنیای اطرافشان معقول تر نگاه می کنند. مثلاً اگر کسی در گذشته از قفسه های لباس یا زیرتختخواب یا تاریکی می ترسید، در سنین بالاتر از چیزهایی دیگر مثل جنگ، جاسوس و دزد احساس هراس می کند، یا فرضاً هراس از حیوانات ناآشنا یا مار به جای هراس های ابتدایی تر خواهد نشست در سنین 10 تا 11 سالگی ترس هایی چون ارتفاع، آتش سوزی، اقدامات خشونت آمیز گنگ های خیابانی، ترس از آدم کشی یا چیزهای غیرمنتظره می تواند شایع ترین هراس های کودکان را تشکیل دهد و از این سن به بعد است که شکل ترس ها کاملاً می تواند تغییر یابد و به صورتی درآید که در همه آدم های بزرگ تر و عاقل تر هم امکان بروز دارند.
سعی کنید همیشه خصوصیات برجسته کودک را- هر چند هم که ناچیز و کوچک باشند- تحسین کنید. با بزرگ جلوه دادن شهامت های کوچک کودک، او را در خصوص رفتن به تاریکی، تنها خوابیدن و شنا کردن در آب حمایت کنید و به او اعتماد به نفس ببخشید تا برای گام های بعدی در زندگی اش انگیزه و تمایل داشته باشد با توجه به نقش تاثیر گذار والدین در جلوگیری از بروز عادات نامطلوب در کودکان و همچنین اختلالات شخصیتی در آنها که خود زمینه ساز بسیاری از نابسامانی های فکری و اجتماعی در آنها می شود به کاربردن توصیه های زیر جهت کاهش ترس در کودکان امری ضروری به نظر می رسد. نگرانی ها و ترس فرزندان خود را مورد تمسخر قرار ندهید و هرگز آنها را به خاطر ترسی که دارند، تحقیر و سرزنش نکنید. با آنکه چنین ترس هایی ممکن است ساده لوحانه یا غیرمنطقی به نظر آید، ولی برای فرزند شما واقعی و جدی هستند. کوشش نکنید که او را سرخورده یا خشمگین سازید. گوش دهید و ببینید ترس های فرزند شما چیست. این ترس ها را تصدیق کنید و بگذارید فرزند شما بداند که مایل هستید او را کمک کنید. به فرزندانتان فرصت دهید تا بتواند بر این ترس هایش چیره شود. ممکن است هفته ها یا ماه ها و حتی مدت بیشتری طول بکشد. گفت و شنود با فرزندان درباره ترس ها و نگرانی های ایشان باعث می شود که از اثر فراگیر آنها کم کند. برای رفع نگرانی های فرزندتان برایش توضیحات منطقی و ساده ای ارائه کنید. راجع به ترس های خودتان و نحوه چیره شدن بر آنها برای فرزندتان توضیح دهید.
سعی کنید که حساسیت آنان را نسبت به منبع ایجاد ترس کم کنید مثلاً اگر فرزند شما از سگ می ترسد، در یک محیط امن و مهار شده آنها را با سگ آشنا کنید و به آنها تصویرهایی از سگ ها را در کتاب ها نشان دهید، با یک سگ اسباب بازی، بازی کنید، در فروشگاه هایی که حیوانات خانگی می فروشند سگ ها را تماشا کنید و وقتی که فکر می کنید که او آمادگی دارد و محیط هم امن است از او بخواهید دست نوازشی روی سگی رام و کوچک بکشد. وقتی که کودکان کوشش می کنند که بر ترس ها و تشویش های خود چیره شوند آنان را تمجید و تصدیق کنید.
معمولا در ترس از مدرسه، مادر و کودک به گونهای شدید به یکدیگر وابستهاند. وابستگی شدید کودک برایش این ترس را به وجود میآورد که امکان دارد برای خود یا مادرش اتفاقی روی دهد. مادران این گونه کودکان اغلب خود به مادرانشان وابستگی داشتهاند و به صورت افراطی مراقب کودک هستند و تمام نیازهای او را برآورده میکنند.
علت ترس:
در گذشته به دلیل این که هر خانواده چند فرزند داشت، تعداد کودکان زیاد بود؛ به همین خاطر کودکان براحتی در میان اجتماعات همسال خود آمیخته و با محیط های زنده و غیرزنده و افراد و اشیا مختلف آشنا میشدند بنابراین در ارتباط با محیط جدید مشکلی نداشتند و بسرعت به سازگاری میرسیدند متاسفانه ساختار اجتماعی و فرهنگی خانوادهها در عصر حاضر به گونهای است که آمادگی لازم در کودکان برای برقراری ارتباط با محیطهایی خارج از منزل به وجود نمیآید و کودکان با اکثر محیطهای اجتماعی بیگانه و ناآشنا بوده و در برقراری ارتباط جدید احساس ضعف میکنند عدم ارتباط کودک با محیطهای خارج از خانه را عامل عمده ترس آنها از محیط مدرسه عنوان میکند: این مساله میتواند مشکلاتی مانند استرس و نگرانی در کودک، امتناع از رفتن به مدرسه و یا فرار از مدرسه و نیز مجبور کردن والدین برای ماندن در کنار او و در محیط مدرسه را در پی داشته باشد که در حال حاضر نیز با این مشکلات مواجه هستیم.
پرکاری و مشغله زیاد والدین و نداشتن وقت کافی برای ارتباط با فرزند خود و تنها ماندن کودک در محیط خانه و سرگرم شدن با وسایلی از قبیل کامپیوتر، تلویزیون و… که خود معضلات زیادی را به دنبال دارد و اضطراب و توقعات بیجای والدین از فرزندان را از دیگر دلایل ترس کودک از محیط مدرسه میداند و میگوید: توقع بیجای والدین از فرزندان و در پی آن، برآورده نشدن این توقعات از سوی فرزندان میتواند باعث قیاسهای ناعادلانه کودک با دیگران، اهانت به او و در نهایت تحقیر کودک و از بین رفتن اعتماد به نفس در او بشود که این مشکل بزرگی است.
مدرسههای مهربان:
سرد، خشن و خشک بودن محیط مدرسه به لحاظ فیزیکی و عاطفی میتواند دلیل دیگری برای ترس و گریز کودکان از مدرسه باشد. برای جذب کودک به مدرسه باید محیط مدرسه از محیط خانه قشنگتر، جذابتر و عاطفیتر باشد و مسوولان و معلمان مدارس افرادی دلسوز، توانمند، متخصص و با نیروی درک بالا باشند تا بتوانند دانشآموزان را بشناسند در مدرسه نیز به عنوان یک سیستم، باید اجزا به شکلی متناسب در کنار هم قرار بگیرند، بنابراین ضروری است کلاسها به 3 دسته پایینتر از متوسط، متوسط و بالاتر از متوسط هوش (به لحاظ ضریب هوش و توان یادگیری) تقسیم شوند کارشناسان روش چینش دایرهای دانشآموزان در کلاس درس را به جای روش فعلی توصیه میکنند. آنها معتقدند؛ در روش فعلی، معلم بر دانشآموزان مشرف و ارتباط دانشآموزان با همدیگر بسیار کم است؛ اما با به کارگرفتن شیوه چینش دایره، علاوه بر چهرهبهچهره شدن ارتباط دانشآموزان با یکدیگر و با معلم و به حداکثر رسیدن خطوط ارتباطی آنها با یکدیگر، رشد اجتماعی افراد بسیار سریعتر و توانایی یادگیری و انتقالدهی آنها نیز بسیار افزایش مییابد.
در حال حاضر در بسیاری از کشورهای دنیا و حتی کشورهای آسیایی، روش تدریس مبتنی بر بازی به کار گرفته میشود. کودکان در سنین پایین یعنی در دوران پیشدبستانی و دوران ابتدایی، تمایل زیادی به بازی دارند، علاوه بر این بازی تمام ویژگیهای شخصیتی کودکان را بروز داده و تواناییهای جسمی و روانی را در آنها افزایش میدهد.
به کودک خود چه بگویید:
*پذیرش و محبت به کودک و نشان دادن این امر که تو مورد علاقه و احترام خانوادهای، ما تو را دوست داریم و به همین نظر میخواهیم به مدرسه بروی و…
*همدردی با او که آری، ما هم که چون تو روزی کودک بودهایم، گاهی دچار چنین وضع و حالتی میشدیم؛ ولی خیلی زود خوب میشدیم؛ اما این همدردی را نباید زیاد ادامه داد.
*خواستن از او که مساله و مطلب خود را بدون هیچ گونه خجالتی بیان کرده و درددل کند که چه امری او را در مدرسه رنج میدهد و رفع آن.
*دادن جرات که او هم میتواند بر مشکل غلبه کند و ایجاد اطمینان در او.
*گفتن داستانهایی سازنده از زندگی خود و دیگران در دوران کودکی و نشان دادن این مساله که نگرانی از مدرسه بیمعنی است.
*در مواردی لازم میشود که مادر به همراه کودک به مدرسه برود،صبحانه سادهای به کودک بدهید و لباس او را بپوشانید در بین راه لازم نیست بپرسید که حالش چگونه است و یا چرا مدرسه را دوست ندارد.
*در راه برای او از مدرسه تعریف کنید، از بازیهای مدرسه، از دوستانی که آنجا پیدا خواهد کرد، از مزایای درس خواندن و باسواد شدن حرف بزنید تا شوقی در کودک نسبت به مدرسه پدید آید.
گردآورنده: سایت زیباکده