هر وقت بابا یوسف النا سر کار میره بنده میگم : موبایلت رو بر داشتی؟؟؟
و النا خانم یاد گرفته موبایل چیه و باهاش صفایی میکنه وصف نشدنی
امروز گوشی منو گرفته بود دستش و با چنان ژستی عکس ها رو نگاه میکرد و به ترتیب نگاه میکرد که من کیف کردم ..گوشی من لمسیه و قشنگ النا میدونه چطوری باید عکسا رو پشت سر هم ببینه
گوشی قدیمی بابا یوسف هم تو کشو میز تلفن هست ..
چند روز پیش داشتیم حاضر میشدیم بیرون بریم که النا گفت : وای مامان فراموش کردم گوشیم رو بیارم
دوید سمت میز تلفن گوشی قدیمی یوسف رو برداشت و گذاشت تو جیبش....و گفت خوب حالا بیریم دور بزنیم....