دی ماه 90
تلفن صحبت کردن النا با دوست عمه محیا
خداییش من کیف کردم
النا: سلام
خوبی شما؟
چه خبرا؟
مامانت خوبه؟
بابات خوبه؟
چرا نمیای اینجا؟
زود بیا دلم تنگ شده
یادته کوچولو بودم میگفتم دوسی دا؟؟(النا به دوستت دارم میگفت دوسی دا)
خوب کاری نداری؟
با عمه صحبت کن
سلام برسون