اولین سفر با مادرشوهر

سلام به همه خانومای گل

من تازه عقد کردم ، این هفته قراره اولین سفر من و شوهرم به اصفهان باشه

از خوش اقبالی مادر شوهرم هم هست

قبل از عقد تجربه یه سفر کوتاه با ایشون رو داشتم ، شاید به نظرتون من خیلی خودخواهم ولی مادرشوهرم از اول تا اخر صندلی جلو نشست و من پشت تنها بودم و اصلا حس خوبی نداشتم

بعد از عقد هم با هم چند بار رفتیم بیرون ، کلا از صندلی جلو تکون نمیخوره

جالب اینجاست که زود میره جلو میشینه بعد میگه عزیزم شما بیا جلو بشین  

الان واقعا نمیدونم چیکار کنم ، زشته من برم جلو بشینم ؟ اصن درستش چیه ؟

شاید من توقع زیادی دارم

به نظر شما چه رفتاری داشته باشم که اون فک نکنه من ناراحت میشم ؟

مهرنوش : 

مامان مانیا : 
بهنار جون صحبت شما تا حدودی کاملادرسته منم وافقم...منتها چیزی که هست اینه که با ریز شدن در مسایل بی ارزش زندگیه زناشویی آدم یه آرامش کلانیو از دست میده...نمونش همین جلو یا عقب سوار شدن...
ی چیزاییو آدم به مرور زمان بدست میاره ....و وقتی بدست میاریش میگی ای وای چقدر بچگانه بخاطرش ی زمانی جنگیدم و آرامش خودمو خانوادمو خراب کردم.

آفرین کاملا درست بود

مامان مانيا حرف شما درست اما اگه براي يك سري مسائل هم نجنگي طرف با خودش ميگه ببخشيدا چه خر خوبي سوارش شيم چون بعضي وقتها اين مسائل كوچيك كه در صورت حل نشدن بزرگ مي شه 

ترانه عزیزم سلام...سفر بخیر خانومی...
ببین گلم درکنار تمام حرفایی که زده میشه این واقعیتو بپذیر که هیچ وقت مادر شوهر و عروس برای هم مثل مادرو دختر نمیشن...پس تلاش نکن دخترش باشی فقط سعیتو بکن که در نقش عروس ی خانومه کامل باشی.
اینم قبول کن که بعضی رفتارا کاملا طبیعیه... شوهر من ی تز جالب داره اونم اینه که "بزار دیگران زبونت باشن..."
میدونی ینی چی: مثلا تو یه جمع نشستین مادر شوهرت ی حرفی میزنه شمارو ناراحت کنه...اطرافیان این حرفو میشنون...اگه شماسکوت کنی حرکت بد مادر شوهرت و سکوت شما درمقابلش تو ذهن دیگران حک شده و اگه این مساله تکرار بشه مطمئن باش باعکس العمل دیگران مواجه میشه...شمام سعیتو کن همینطور باشی...من که نتیجه گرفتم ازین روش پیشنهادی شوهرم...
ینی زبان گویای من موقع دلگیریام هرگز خودم نبودم ...شوهرم بوده اونم بااحترامو سیاست نه درگیریو ناراحتی..
مثلا همین قضیه خوابیدن تو پذیرایی واقعامساله ایه که از جانب همسرت باید حل بشه نه شما...کار درست و عاقلانه توام اینه که کاملا محترمانه تا حل نشدن این مساله نری خونشون.
سیاست رفتار و عمل عاقلانست عزیزم...طوری که ابزارای جانبیو به نفع خودت وبرای خواسته های خودت بکار بگیری..و خودت شخصیت و جایگاه خودتو کاملا حفظ کنی.
قدرت زنانگی خیلی زیاده بانو..ازش استفاده کن.تاهمیشه شاد باشیو در آرامش زندگی کنی

ماهي : 

سلام ترانه جان ، خوشحالم كه بهت خوش گذشته . عزيزم منم با شوهرم وسط حال مي خوابم چون اونا تهرانن و من كرج مي رم بايد بمونم ...

ممنون از راهنمایی و نطراتت عزیزم

ترانه : 
از همه تون ممنونم که بهم کمک کردید دیدم بازتر شه و راحت تر با این موضوع کنار بیام

بچه ها اگه اشکالی نداره یه وقتایی در مورد رابطه با خانواده شوهر اینجا با هم صحبت کنیم

برای تازه عروسایی مث من حرف ها و نظرات شما خیلی موثر و سازنده ست


ممنون از همه تون

خواهش مي كنم عزيزم فقط اينكه سعي كن خودت رو قوي كني و خيلي زود در برابر حرف ديگران نشكني كژال جون راست ميگه يه جاهايي همسرت كه بايد طرفداريتو كنه ولي يه جاهاي بهتر به همسرت نگي مامانت اينو گفت خواهرت اينو گفت چون مرد رو حساس مي كني خودت مسئلت رو با سياست و آروم حل كن و براي هر چيزي باهاشون مشورت نكن و با شوهرت هر جا ميرين هر چي كه كي خورين يا هر چي كه برات مي خره را نيا بيان كن حساسشون مي كني هر كاري مي كني بين خودتون بمونه .

ترانه : 
از همه تون ممنونم که بهم کمک کردید دیدم بازتر شه و راحت تر با این موضوع کنار بیام

بچه ها اگه اشکالی نداره یه وقتایی در مورد رابطه با خانواده شوهر اینجا با هم صحبت کنیم

برای تازه عروسایی مث من حرف ها و نظرات شما خیلی موثر و سازنده ست


ممنون از همه تون

خیلیم عاالیه ترانه جون...اسم تاپیکشم بذار " دنیای شیرین منو خانواده شوهرم"