۲۱:۲۸ ۱۳۹۶/۳/۱۰
گفت واقعا اين چيزيه كه ميخواي؟ باشه. مشكلي ندارم.
به چشمهاي بي روح و چهره بي احساسش نگاهي انداختم و گفتم : خوش خيالي اگه باور كني شرطم اينه. يه سيبل وصل مي كنم به يه نقطه از بدن فرهاد . تيروكمون دسته توئه از فاصله دو متري،ميزني وسط سيبل اگه وسطش نخوره تير دومو من پرت ميكنم. سسيبل نميتونه جايي نصب بشه كه باعث مرگ يا نقص عضو جدي بشه.
فرزانه خنده مستانه اي سرداد. خب در مورد تو نگران زدن تير دوم نيستم. يادم نمياد تيرت خطا رفته باشه. داشتم فكر ميكردم سيبل رو كجاي كيا بذارم.
يك ساعت از شروع بازي گذشته بود حسابي سرم داشت گيج ميرفت . فرزانه باز از روي مهره من پريد بدون بحث شات رو برداشتم ولاجرعه سر كشيدم.