خانه
294K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۱۱:۳۶   ۱۳۹۸/۵/۲
    avatar
    کاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26987 |15940 پست

    بی آغاز بی پایان

    فصل سوم - قسمت شصت و چهارم

    با دیدن دانوجا ناکایاما، نظم جلسه ی وگامانس برای دقایقی به طور کامل مخدوش شد. گروه های ریورزلندی و دزرتلندی به طور مجزا شروع به مشورت کردند. سیمون پس از مدت کوتاهی خودش را پیدا کرد و به جلسه مشورتی پیوست. سپس هر سه گروه دوباره آماده مذاکرات شدند.

    رومل گودریان : با این اوصاف ما به سرعت و چابکی بسیار بیشتری نیاز داریم. انسجام در چنین جنگی که تاریخ مشابه ش رو ندیده حیاتی خواهد بود.

    پلین : درسته عالیجناب. ما باید به سرعت زخم های این جنگی که درش درگیر بودیم رو فراموش کنیم.

    شاردل : فکر میکنم که همه بخوبی میدونیم که نیازها و نقاط ضعفمون در شرایط کنونی چیه. پس باید بدون معطلی این مشکلات رو حل کنیم تا بتونیم با تمام قوا در کنار هم با دشمن مشترک روبرو بشیم.

    سیمون پیشنهاد داد که برای نتیجه بهتر یک روز به همه گروه ها فرصت داده شود تا جدا جدا و یا گروهی به مشورت بپردازند و با موافقت گودریان قرار شد جلسه بعدی فردا عصر در همان محل برگزار شود.

    در طول این شبانه روز، هیچیک از شرکت کنندگان در جلسه نخوابید. مشورتها و مذاکرات با شدت ادامه داشت. گاهی سیمون با برنارد در داخل وگامانس دیدار میکردند و صحبت های نهایی را انجام دادند.

    فردای آنروز بدون انجام تشریفات همیشگی مذاکرات با سرعت پیش رفت و در مورد نکات کلی توافقاتی انجام شد.

    رومل گودریان : ... بسیار خوب. اجازه بدید که مسایل رو جمع بندی کنیم و به صورت مشخص در مورد هر کدوم تصمیم گیری کنیم. مسئله اولی که مورد تفاوق همه هست اینه که ما باید یک شورای مرکزی رهبری بوجود بیاریم.

    پلین : بله و من همچنان اعتقاد دارم که باید یک نفر به صورت دوره ای ریاست این شورا رو بر عهده داشته باشه. شورا متشکل از سه عضو اصلی خواهد بود و هر عضو جانشین و مشاورانی خواهد داشت که در زمینه های مختلف بتونن مسایل رو با دید کلی بررسی کنن.

    گودریان : درسته. البته من هنوز در ذهنم یک صندلی خالی برای عضو چهارم خالی گذاشتم. با این همه ما فرصتی برای وقت تلف کردن نداریم.

    شاردل : اولین موضوعی که باید در این شورا در موردش تصمیم گیری کنیم، مسئله ی قوانین مرزی هست. دستکم در دوران جنگ این قوانین باید کاملا برای اعضا تغییر کنه و رفت و آمد و ارسال محموله های نظامی و غیرنظامی کاملا تسهیل بشه.

    رومل :  حق با شماست. اولین جلسه رو به همین موضوع اختصاص میدیدم. باید به سرعت گروهی با نشان مخصوص بوجود بیاد که بتونن بدون در نظر گرفتن قومیتشون، فرامین و قوانین مصوب شورای مرکزی رو در همه اقلیم های عضو اجرا و اعلام کنن.

    پلین : و من میخوام از طرف اکسیموس تضمین بدم که جنگ در خاک هر اقلیمی که اتفاق بیفته و بیشترین صدمات رو ببینه، تا بازسازی کامل خسارت ها، به طور کامل اولیت رو به اون بخش خواهیم داد. من پیشنهاد میکنم پس از پیروزی، کشوری که بیشترین صدمه رو دیده به عنوان رییس شورا شروع به کار کنه و یا احتمالا کارش رو ادامه بده تا بازسازی با دقت بیشتری انجام بشه.

    شاردل : از حسن نیت شما خیلی ممنونم ملکه پلین. من این جملات و لطف شما رو هیچوقت فراموش نمیکنم.

    رومل گودریان : و مسئله ای حیاتی و بسیار سخت برای همه اقلیم ها که باید بهش بپردازیم، کاهش شدید سطح طبقه بندی اسرار نظامی و غیرنظامی در زمان جنگ با دشمن مشترکه. در غیر اینصورت نمیتونیم بهترین توانمون رو به کار بگیریم و هماهنگ بشیم. برای شروع من یک خبر بد دارم ملکه پلین، که البته تا همین چند هفته ی پیش میتونست خبر خوبی برای شما باشه. ما در حال حاضر فقط یک جادوگر داریم!

    همه افراد حاضر در جلسه خندیدند.

    جلسه ی ویژه ای در مقر فرماندهی سری نیروهای حامی اسپروس با حضور لئونارد پودین در الیسوم برگزار شده بود.

    پودین : محدودیت های زیادی برای اجرای این نقشه داریم. در عین حال شکست این نقشه میتونه فاجعه بار باشه. چیزی که میتونه ما رو به پیروزی برسونه تمرکز روی جزییات و انجام دقیق دستورات توسط نیروهاست.  محدودیت اصلی و اول ما کمبود نیروست. افراد من حدود 200 نفر هستن. اما از بهترین ها انتخاب شدن. 

    کیه درو : درسته. متاسفانه ما نیروهای ویژه زیادی در اختیار نداریم. اما میتونیم افرادی برای پوشش در بخش هایی که درگیری لازمه رو در اختیارتون قرار بدیم.

    پودین کاغذهای جلویش را ورق زد و ادامه داد : سه  تا از افرادی که انتخاب شده، همراه ارتش هستن. و نکته ناامید کننده اینه که در کنار هم نیستن. این باعث میشه که ما سه درگیری بزرگ نیاز داشته باشیم. من مجبورم که تمامی افراد رو با خودم به اردوی ارتش ببرم و برای کسانی که توی پایتخت هستند دو نفر به ازای یک نفر.

    کیه درو : بله. و برای کسانی که در دهکده امپراتوری هستند چطور؟ سه نفر؟

    پودین : نه نمیتونیم. ما واقعا نیروی کافی نداریم. برای هرکدوم از اونها فقط یک نفر رو میفرستم. به دو دلیل. که دلیل دومش اینه که توی دهکده هر حرکتی خیلی زود نظر نگهبان ها رو جلب میکنه. اگه نیروهای من قبل از انجام کار دیده بشن، تفاوتی نمیکنه که یک نفر اونجا باشه یا بیست نفر و اگه بتونن خودشون رو به فرد مورد نظر برسونن هم همینطور! من بهترین ها رو میفرستم. 

    اسپارک : و کسانی که توی قصر هستن؟ اونجا خیلی بیشتر میتونید روی کمک ما حساب کنید.

    پودین : درسته. بدون کمک افراد شما انجام عملیات در قصر کاملا منتفی بود. در مورد نیروهای نفوذی شما در پایتخت. چقدر میتونیم روی اونها حساب کنیم؟

    اسپارک : همونقدر که ما روی سم های عقرب سرخ حساب کردیم.

    ...

    روز موعود فرا رسید. همه هماهنگی ها انجام شده بود و پودین به همراه صد و نود تن از نیروهای ویژه، خودش را به منطقه ای نزدیک به ارتش سیلورپاین رسانده بود. تعدادی نیروی سیلورپاینی وفادار به اسپروس نیز آنها را همراهی میکردند. پودین نیروهایش را به سه گروه تقسیم کرده بود. او همه آنها را فراخواند و آخرین نکات را گوشزد کرد : من همراه گروهی میرم که لگاتوس رو به عنوان هدف داره. تا ساعتی دیگه از هم جدا میشیم و همگی عملیات هامون رو در نیمه ی شب انجام میدیم. اجازه نداریم شکست بخوریم و مهمتر از اون، هیچکس حق نداره اسیر بشه. تحت هیچ شرایطی. حتما داروها رو توی دهنتون بذارید و در شرایطی که هیچ شانس دیگه ای نبود ازش استفاده کنید. خیلی زود. قبل از اینکه کسی پی ببره و از دهنتون خارجش کنه. باید خیلی آهسته تا حد ممکن نزدیک بشید و بعد حمله رو آغاز کنید. زنده باد دزرتلند، زنده باد سیلورپاین.

    ...

    همزمان شب سرنوشت ساز سیلورپاین در الیسوم آغاز شده بود. شش نیروی ویژه ی دزرتلندی در الیسوم مستقر شدند  و چهار تن از آنها با کمک همدستان اسپارت و کیه درو، خود را به دهکده امپراطوری رسانده بودند. دو نفر برای درگیر شدن و دو تن دیگر برای اضافه شدن در شرایط بحرانی.

    در قصر نیز همه چیز در ظاهر درون آشپزخانه مثل همیشه و عادی به نظر میرسید. کمی بعد چند خدمه زن که از یاران وفادار به اسپارک بودند،با نوشیدنی های گوارا از آشپزخانه خارج شدند، مردانی در تاریکی دهکده به راه افتادن، اسبی در الیسوم میتاخت و پودین با علامت دستش فرمان حمله داده بود ...

    ویرایش شده توسط بهزاد لابی در تاریخ ۲/۵/۱۳۹۸   ۱۶:۲۳
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان