بهترین رمان های عاشقانه ایرانی از نظر خودم، تمام کتابایی که میخوام بهتون معرفی کنم رو خوندم و نظرم رو راجبشون دارم میگم:
همخونه: در کتاب با روایت زندگی دختری روبه رو هستیم که یلدا نام دارد. یلدا دختری ساده، دل پاک و زیبارو است که به دلیل از دست دادن والدینش با حاج رضا دوست صمیمی پدرش زندگی میکند. حاج رضا اعتقادات سخت و محکم مخصوص به خودش را داشت که باعث شده بود یلدا دست از فکر کردن به عشق و عاشقی بکشد و درس و دانشگاه و دوستانش را جایگزین هر مرد جوانی کند. اما این برایش بسیار دشوار بود به خصوص زمانهایی که سر کلاس و پای صحبتهای استاد مورد علاقه ادبیاتش مینشست و معتقد بود زندگی بدون عشق هیچ معنایی ندارد. فرزندان حاج رضا به جز فرزند کوچکترش شهاب که پسری خوش تیپ و جذاب بود و البته بسیار مغرور و کج اخلاق، همگی در خارج از کشور زندگی می کردند . شهاب که با پدرش مشکلاتی دارد و جدا از او زندگی می کند، تصمیم به مهاجرت می گیرد. حاج رضا که نمی خواهد شهاب هم از او دور شود به یلدا که حتی یکبار هم پسرش را ندیده پیشنهاد می کند به صورت قراردادی با شهاب ازدواج کند و به مدت 6 ماه با او همخونه شود. از آنجایی که این پیرمرد باتجربه و دنیادیده است، متوجه آن میشود که یلدا و شهاب بسیار مناسب هم هستند و بیصبرانه به انتظار آینده می نشیند. اما آنها در خلال این ازدواج قراردادی، مجبور به «همخونه» شدن با یکدیگر میشوند و تازه این اول ماجرا است و اتفاقات و حوادث یکی پس از دیگری به زندگی اجاره ایشان سرازیر میگردد.
دالان بهشت: داستان دالان بهشت از زبان مهناز، روایت میشود؛ دختری نازپرورده و کمسن که ناگهان از دنیای نوجوانی و بازیگوشی، وارد زندگی زناشویی و وضعیتی میشود که هیچ تصوری از آن ندارد. محمد، نامزد مهناز، برخلاف او، پسری جاافتاده و تحصیلکرده است که با وجود عقاید سنتی، برخوردی منطقی با اشتباهات و خامیهای مهناز دارد، اما با اشتباهات مهناز، عشق و رابطهی او با محمد، دچار چالشهای جدی و اساسی میشود.
من او: من او روایت عشق علی فتاح است، آخرین پسر بازمانده خاندان سرشناس فتاح و مهتاب، دختر نوکر خانه زاد این خانواده. عشقی که ما در خط سیر داستان میبینیم، عشقی است پاک ولی خام که در کوره زمان و با دست “درویش مصطفی” آبدیده میشود. زمانی که علی؛ مهتاب را فقط برای مهتاب میخواهد، نه هیچ چیز دیگر. وقتی شرط محقق میشود؛ درویش مصطفی همانطور که سالها قبل قول داده بود خبر میدهد که فردا برای خواندن خطبه عقد میآید، ولی وصال مهتاب و علی در روی زمین صورت نمیگیرد.
سال بلوا: نویسنده در کتاب سال بلوا از قصه عشق شروع میکند تا وضعیت اجتماعی زنان را در یک جامعه مردسالار برای مخاطب تصویر کند. زمان رویدادهای کتاب به جنگ جهانی دوم و حکومت پهلوی برمیگردد و نویسنده توانسته بهخوبی فضا و حالوهوای آن برهه از تاریخ را نشان دهد. کتاب اگرچه واقعیتهای تلخی را مرور میکند، عباس معروفی نشان داده که داستانهایش همیشه ارزش خواندن را دارد.
قهوهی سرد آقای نویسنده: روزبه معین نویسنده جوانی است که کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده» اولین اثر منتشرشده اوست. درمورد این کتاب اولین نکتهای که جلب توجه میکند رسیدن به چاپ ۸۰ است، در مدت ۳ سال پس از انتشار. داستان درمورد پسری است که در کودکی عاشق دختری میشود که ۱۵ سال از خودش بزرگتر است و برای آموزش پیانو به خانه پیرزن همسایهشان میآید. این همۀ داستان نیست و ما با نویسنده، به بزرگسالی او میرویم و آنجا ماجرای اصلی رخ میدهد. جملات زیبا و فضای رازآلود کتاب از جمله نقاط قوت آن است که توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
یک عاشقانه ی آرام: نادر ابراهیمی از داستان نویسان معروف معاصر ایرانی است. «یک عاشقانه آرام» به عنوان یکی از بهترین رمان های عاشقانه ایران درباره گیله مردی مبارز از خطه سبز شمال است که ساواک او را ممنوع الکار کرده و دست بر قضا دلباخته زیبارویی آذری می شود که وی نیز درگیر سیاست است. دلیل شهرت این رمان معروف، جملات زیبا و عاشقانهایش بوده که مانند شعر نوشته شده است. در واقع موضوعی که این کتاب را به نقطه قوت خود رسانده، لحن و بیان بسیار لطیف و زیبای نادر ابراهیمی است.
افسونگر: یکی از بهترین رمان عاشقانه ایرانی رمان افسونگر اثر هماپوراصفهانی است . داستان این کتاب درمورد دختری است که برادری بدجنس دارد که افسون را به شدن مورد آزار و اذیت قرار می دهد. اما روزی افسون با پسری به نام دنیل آشنا می گردد و بعد از مدتی عاشق و دلبسته ی او میشود. اما به خاطر مخالفت های برادرش این موضوع را پنهان می کند و به طور مخفیانه پیش نیل زندگی می کند.
کتاب آشور: کتاب آشور نوشته نیلوفر قائمیفر است. این کتاب را انتشارات کتاب آترینا منتشر کرده است. این کتاب عاشقانهای سرشار مبارزه است.
آشور مردی فوق العاده منحصر به فرد و متفاوت است. او یاد گرفته روی پاهای خودش بایستاد و خیلی از رسومات و عقاید خانوادهاش را زیر پا بگذارد اما یک چیز برای او همان رسم قدیم است و آن هم ازدواج با دختر عموش سمر است. آشور مردی نیست که بگذارد دیگران برایش تصمیم بگیرند. مردی نیست که زیر بار رسومات سر خم کند و قبول کردن این ازدواج فقط و فقط بهخاطر این است که از ته دل سمر را دوست دارد و به گفته خودش حتی اگر اسمش روی اسم سمر نبود باز هم با او ازدواج میکرد.
آشور دیوانه سمر است و همچون مجنون او را میپرستد. همین موضوع سمر را نگران کرده است و باعث میشود این دونفر برای شناخت همدیگر بههم نزدیک شوند. نزدیک شدنی که همهچیز را عمیقتر میکند.
اگر شما نسبت به این کتاب ها نظری دارید خوشحال میشم برامون کامنت کنید، اگر شماهم تجربهی دیگه ای از رمان ها و کتاب های عاشقانه ی ایرانی دارید کامنت کنید.
اگر به خرید این کتاب ها علاقه دارید، می تونید نسخه ی دست دومش رو از من با کمتر از نصف قیمت نو از فروشگاه اینترنتی کتاب دست دوم یونی بوک / unibook.shop خریداری کنید.
«پایان»