خانه
192K

بیاین از سوتی هامون بگیم

  • ۱۹:۵۹   ۱۳۹۷/۹/۲۴
    avatar
    کاربر جديد|79 |37 پست
    زیباکده
    Diba39 : 
    سلام
    دو سه روز پیش دوستمو تو خیابون دیدم ..اول از همه بگم اسمش مهتابه خیلی تپله دایرس قدشم کوتاه و خوش خنده فقط چیزای خنده دار تعریف میکنه و میخندیم از دستش .
    بهش میگم کم پیدای ،میگه زنداداشش پرستاره میره بیمارستان اونم بچشونو نگه میداره ساعت ۲ یا ۳ یکیشون میاد بچه رو میبره .گفتم پس بچه گو امروز خونتون نیست گفت چرا خونس نیوردمش بیرون تازه به حرف اومده بابا مامان عمه میگه .گفتم خوب بچه رو تنها گزاشتی گفت اره .اخه بیارمش اسمم رو صدا میزنه،منم نمیارمش.
    منخوب صدا بزنه مگه چیه
    :اخه ابروم میره
    : وا چرا؟
    :هیچی اسممو کامل یاد نگرفته بردمش تو مغازه خرید کنم برگشته جلوی فروشنده بهم میگه عمه ممه .

    وای منو بگی بلند بلند با خودش تو خیابون میخندیدیم .بهش میگم تو چه کار کردی اون میخنده میگه هیچی من خودم قهقهه میزنم وبهش میگم پدرسوخته الهی
    میگم خب یادش بده صدات نزنه فقط عمه خالی بگه گفت هر کاری شوهرش کرده این عمه خالی بگه اونم فقط با اسم صدا میکنه دیگه اینم دیده خیلی تو مغازه ها ابروش رفته بره خرید اینو همراش نمیبره
    زیباکده

    1515

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان