خانه
192K

بیاین از سوتی هامون بگیم

  • ۱۱:۰۰   ۱۳۹۲/۹/۲۵
    avatar
    کاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
    زیباکده

    الهه(مامان النا) : 
    اینم سوتی دختر خاله دوستم بود ...میگفت دختر خاله اش مهمونی داده بود و کلی مهمون داشته. میگفت همه گوش تا گوش نشسته بودن و این بیچاره حرف میزد ..همین طور که حرف میزده بلند میشه بره چایی بیاره ..میگفت ما دیدیم یه چیز مشکی افتاد ..اونم اصلا نفهمیده بود ...نگو وقتی نشسته بوده قزن دامنش باز شده و وقتی بلند شده افتاده ...میگفت یهو شوهرش از اون ور میگه فلانی و اشاره میکنه به دامنه .... بیچاره میگفت نفهمید دیگه چی تو اون مهمونی گذشت

    زیباکده
    آغا ما نفهمیدیم قزن چیه ! اما واسه خودم بدترین حالتش رو تصور کردم و کلی خندیدم! 
    نمیشه بگی بیاد تو سایت کارش دارم 
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان