این سوتی مال زمستون پارساله ..
تولد مادر همسر عزیــــــــــــــــز و گرامی مثل خودم اسفنده
منم که خود شیرین .... نه مهلبون بیتره
تصمیم گرفتم برای مادر شوهر تولد بگیرم ..
خواستم ببینم پنج شنبه برنامه ای دارن یا نه برا همین برا خواهر همسری اومدم یه اس ام اس بفرستم با این مضمون
سلام مریم جان.. ببین به سرم زده امسال برا مامان تولد بگیرم ..یه تولد کامل حتی با تزیین اتاق و... منتها میخام برا مامان سورپرایز باشه شما پنج شنبه برنامه ای ندارین
اس ام اس داشت سند میشد که دیدم واویلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
اس ام اس رو اشتباهی برای مامان همسری فرستادم
گوشی من دکمه کنسل سند رو نداره و اگه اشتباهی بفرستی باید فقط دو دستی بزنی تو سرت
یوسف خونه مامانش بود
زنگ زدم اونجا ..مامانش گوشی رو برداشت و اصلا چیزی از اس ام اس نگفت
منم صداش رو در نیاوردم و گفتم میشه با یوسف حرف بزنم
یوسف هنوز بله رو نگفته بود گفتم: یوسف بیچاره شدم ..الان یه اس ام اس اشتباهی برای مامانت سند کردم ..سریع گوشیش رو بردار و پاکش کن ..یادت نره
دیدم اون ور همه دارن میخندن ..نگو النا گوشی رو زده رو ایفون
یوسف گفت مامان خوند اس ام اس رو مگه چی بود
خیلی ضایع شدم
به مامانش گفتم اگه خواستی کسی رو سورپرایز کنین به من بگین حــــــــله
البته مهمونی ام رو گرفتم و مامان همسری بسی مشعوف و خوشحال گردید و ازم کلی تشکر کرد مخصوصا وقتی دید کیک و شمع هم براش گرفتم