۲۱:۳۳ ۱۳۹۴/۱۰/۹
ronak nپنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
يه زوج 60 ساله به مناسبت سي و پنجمين سالگرد ازدواجشون رفته بودند بيرون که يه جشن کوچيک دو نفره بگيرن.
وقتي توي پارک زير يه درخت نشسته بودند يهو يه فرشته کوچيک خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: چون شما هميشه يه زوج فوق العاده بودين و تمام مدت به همديگه وفادار بودين من براي هر کدوم از شما يه دونه آرزو برآورده ميکنم!
زن از خوشحالي پريد بالا و گفت:
! چه عالي! من ميخوام همراه شوهرم به يه سفر دور دنيا بريم
فرشته چوب جادوييش رو تکون داد و پوف! دو تا بليط درجه اول براي بهترين تور مسافرتي دور دنيا توي دستهاي زن ظاهر شد !
حالا نوبت شوهر بود که آرزو کنه .
مرد چند لحظه فکر کرد و گفت:
اين خيلي رمانتيکه ولي چنين بخت و شانسي فقط يه بار توي زندگي آدم پيش مياد بنابراين خيلي متاسفم عزيزم آرزوي من اينه که يه همسري داشته باشم که 30 سال از من کوچيکتر باشه
زن و فرشته جا خوردند و خيلي دلخور شدند. ولي آرزو آرزوئه و بايد برآورده بشه.
فرشته چوب جادوييش رو تکون داد و پوف! مرد 90 سالش شد !!!
نتيجه اخلاقي: مردها ممکنه زرنگ باشند ، ولي فرشته ها زن هستند!