جملات ماندگار كتاب ها

در زندگی لحظاتی پیش می آید که انسان نه کسی را دوست دارد و نه دلش می خواهد کسی او را دوست داشته باشد!

کتاب :شوهر آهو خانم
نویسنده :علی محمد افغانی

دو الماس زیبایی که چهره ات را زینت بخشیده اند می بوسم.


کتاب:اواز های کوچکی برای ماه
نویسنده: نامه نگاری های گوستاو فلوبر و ژرژساند

www.zibakade.com/Topics/بهترین-جمله-یا-پاراگراف-از-كتابی-كه-خوندید-رو-اینجا-بنویسید--TP11976-IX1

Pari san عزيز

يعنى ميگى اينجا رو تعطيل كنم؟

سن بوو،که همانند من دوستت دارد،ادعا می کند تو به شدت بدذاتی.اما شاید او با چشمانی ناپاک می نگرد،مثل ان گیاع شناس فاضلی که ادعا می کند گیاه سیزاب(گیاهی است که به صورت انبوه روی سطح زمین رشد می کند و به رنگ ارغوانی یا زرد است) به رنگ زرد چرکین است.این نظر ان قدر نادرست است که نمی توانم از نوشتن این جمله در حاشیه ی کتابش خودداری کنم:به خاطر این است که تو چشمانت ناپاک است.




كتاب:اواز هاي كوچكي براي ماه
نويسنده: نامه نگاري هاي گوستاو فلوبر و ژرژساند

گاهی بدون آن که کسی به علت ان پی ببرد حرفی که از زبان برآمده چون تیری بر دل طرف قرار می گیرد .


کتاب:مردی که می خندد
نویسنده:ویکتور هوگو

نمی دانم احساسم نسبت به تو از چه نوعي است،اما دلبستگی خاصی به تو دارم که تا کنون به کسی نداشتم




کتاب:اواز های کوچکی برای ماه
نویسنده: نامه نگاری های گوستاو فلوبر و ژرژساند

من شما را دوست دارم. من باید شما را دوست بدارم؛ پس شما را دوست دارم. شما انسان هستید پس من شما را دوست دارم. من همه انسان‌ها را -هرطور که باشند- دوست دارم. من هرگز انتخاب نمی‌کنم. دانشمند و عمله هردو برای من یکسان اند. چون هردو نفس می‌کشند، پس با هم برابرند. چون آدمها نفس می‌کشند، پس به هم شبیه‌اند و چون شبیه‌اند پس ارزش دارند. انسان ارزش ندارد مگر با عشق به دیگران. انسان بدون عشق وجود ندارد. من باید به شما کمک کنم؛ پس می‌خوام کمکتان کنم.



نام کتاب:میرا
نام نویسنده:کریستوفر فرانک

زندگى يك جشن است،جشنى عظيم،چون همواره در همان لحظه اى است كه در ان مى زى ايم،و فقط در همان لحظه.


اسم كتاب:كيمياگر
اسم نويسنده:پائولو كوئليو