خانه
29.5K

خانوادگی

  • ۰۹:۱۷   ۱۳۹۳/۴/۲۹
    avatar
    کاربر جديد|67 |117 پست
    خيلي با خودم كلنجار زدم كه منم اينجا يه پست بذارم يا نه.
    بعنوان كسي كه اين مسئله رو لمس كرده بايد بگم خيلي سخته، خيلي سخت و باور نكردني. درهمون لحظه اول ميگي مگه ميشه.... من .......... پس اون همه حرف ها..... سال هاي زندگي ...... از خود گذشتگي ها و مهرباني ها.... تحمل ها ..... همه جلو چشمات مثل يه فيلم رد ميشن. ضعف مي كني، قاطي مي كني، اشك مي ريزي، اشكي كه براي بدست آوردن كسي كه از دست دادي نيست، براي خودته و براي عشقي كه داشتي، عمري كه گذاشتي و .........
    اما به اينجا ختم نميشه ، اگر به خانواده بگي و مسئله رو بازكني كه يه سري مسائل و مشكلات داري، اگر حتي مثل من مجبور بشي و يا با دليل و منطق به خودت بقبولاني كه ازش بگذري هر چند كه حالا حالا ها فراموش نمي كني، بقيه مثل تو فكر نمي كنن، مثل تو مجبور به گذشت نيستند و اون جايگاه رو مطلقنا در بين خانواده به نخواهد داشت و پذيرش نخواهد شد.
    اما اگر هم خودت به تنهايي بخواي حل كني يك تنه با يه غول وحشتناك مواجه ميشي كه اعصابت رو و جسم و روحت رو ميخوره .
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان