از قدیم الایام یکی از مسئله های بزرگ جوانان این بود که چطور می تواند در همان جلسات محدود آشنایی قبل از ازدواج، به شناخت کافی برسند و به حرف های طرف مقابل اعتماد کنند. خب، ظاهرا این روزها علم به قدر کافی پیشرفت کرده که به ما در کشف دروغ طرف مقابل کمک کند، اگر چه همیشه فرض ما بر این است که او راست می گوید؛ مگر اینکه خلافش ثابت شود.
اینجاست که تکنیک های کشف پنهان کاری به کمک می آیند؛ البته اغلب اوقات کشف دروغ زیاد هم کار سختی نیست. در این نوشتار نشانه هایی را می خوانید که اگر مکررا دیده شوند، باید در باور آنچه می شنوید، بیشتر تامل و دقت کنید.
1 - ناهماهنگی
ما انسان ها می توانیم زبانمان را وادار به دروغ گویی کنیم، اما بدنمان را نه؛ چون وقتی دروغ می گوییم، بدنمان با گفته هایمان هماهنگ نمی شود. درواقع بدن ما همیشه راست می گوید؛ مثلا وقتی کسی بخواهد به دروغ به چیزی پاسخ مثبت بدهد، ممکن است سرش هم زمان کمی به عقب برود که این حرکت به معنی «خیر» است.
درحقیقت مغز ما طوری طراحی شده است که تمام واکنش های طبیعی بدن را با هم هماهنگ می کند؛ مثلا اگر کسی به شما گفت که «از دیدنت خیلی خوشحالم»، اما لحظه ای اخم هایش درهم رفت یا بر روی بینی اش چین افتاد، بدانید راست نمی گوید و یا اگر کسی نگاه معنی داری به شما کرد، مجبور نیستید حرفش را باور کنید! یادتان باشد به چشمتان بیشتر از گوشتان اطمینان کنید؛ چون زبان بدن ناخودآگاه اما کلام، خودآگاه است.
همچنین، این ناهماهنگی را می توان میان گفته های خود فرد در زمان های مختلف یا صحبت های او با دیگران، مثلا خانواده اش، مشاهده کرد. حتما شنیده اید که می گویند دروغ گو کم حافظه است؛ چون فردی که راستش را نمی گوید، مسلما داستانی را از خودش سر هم می کند که ممکن است بعضی قسمت هایش با هم جور نباشند؛ مثلا هیچ کس نمی تواند هر روز عصر به باشگاه ورزشی برود؛ در حالی که ساعت کاری اش 8 تا 21 است!
2 - آسمان ریسمان بافتن
وقتی کسی در برابر پرسش های حساس شما از پاسخ های رک و صریح طفره می رود، اجازه دارید به حرفش شک کنید. طفره رفتن می تواند به شکل جواب دادن سوال با سوالی دیگر باشد؛ مثلا در جواب سوال «شما سیگار می کشید؟» می گوید: «این چه سوالی است؟!» یا مثلا در جواب «آیا شما اهل عبادت هستید؟»، می گوید: «چه سوال خوبی پرسیدی! بگذار برایت داستانی را تعریف کنم...». فلسفه بافی هم نوعی طفره رفتن است.
شما فقط یک سوال پرسیدید و او نیم ساعت از این در و آن در می گوید. دست خودش نیست، او می خواهد موضوع اصلی را بپوشاند و ناخواسته آن قدر پرحرفی می کند که موضوع بین حرف ها گم شود. جواب های دروغ معمولا بسیار طولانی تر از حد طبیعی است و در نهایت هم نمی فهمید بالاخره پاسخ طرف مثبت بود یا منفی؛ مثلا وقتی از طرف مقابلتان درباره وابستگی او به والدینش سوال می کنید و او از مزایای عدم وابستگی می گوید، محترمانه حرفش را قطع کنید، دوباره سوالتان را مطرح کنید و از او جواب مستقیم بخواهید؛ برای مثال بگویید: «فکر کنم منظورم را درست بیان نکردم. منظورم این بود که...»
3 - اضطراب و واکنش غیرعادی
اضطراب نشانه های زیادی دارد. اگرچه این مورد در جلسه آشنایی کاملا طبیعی است، اما وقتی علائم اضطراب فقط زمانی بروز می کند که شما موضوع حساسی را پیش می کشید، خوب چشم و گوشتان را باز کنید. یادتان باشد دروغ گویی با پنهان کاری برای هیچ کس آسان نیست و او هرقدر بخواهد این نشانه ها را پنهان کند، قادر نیست علائم ناخودآگاه نظیر عرق کردن، سرخ شدن یا پریدن رنگ چهره، خشک کردن عرق بالای ابرو قبل از شروع و حین صحبت و... را از نظرها دور کند.
برای فهمیدن این موضوع می توانید بحث و موضوع حساس را به درازا بکشانید و علائم اضطراب و واکنش های جانبی دیگر را بررسی کنید. ممکن است یک پرسش خاص فرد را دچار چنان اضطرابی کند که او دچار خشکی گلو شده و مجبور شود مرتبا آب دهانش را قورت دهد، زیادی لب هایش را زبان بزند و یا دستانش را به هم بمالد.
واکنش شدید هیجانی هم از جمله نشانه های عدم صداقت است؛ مثلا وقتی شما می پرسید «شما قبلا ازدواج نکرده اید؟» و او ناگهان از جا می پرد و با خشم و اعتراض می گوید: «واقعا در مورد من چه فکری کرده اید؟» و بعد شما را به بی ملاحظگی و بی احترامی متهم می کند، بدانید که حتما مسئله ای را پنهان می کند؛ چون می داند که موضوع اصلی تحقیقات محلی پیدا شده است؛ در حالی که شخص صادق از سوال شما فقط می رنجد؛ چرا که به هر حال مطرح کردن این پرسش به این شکل کار جالبی نیست!
4 - پنهان شدن
پشت راست، سربالا، نگاه مستقیم و حالت بدن باز و راحت از نشانه های صداقت است؛ بنابراین اگر خواستگار شما طوری نشسته است که احساس می کنید می خواهد در زمین فرو برود، یعنی حالت بدنش کاملا بسته، دست ها به بدن چپسبیده، پاها قلاب شده، پشت خمیده و سر پایین است، احتمالا یا دارد از خجالت آب می شود یا دروغ می گوید، البته خجالت تا حدی طبیعی است اما برای کشف بی صداقتی طرف مقابل نیاز به نشانه های بیشتری دارید: فرد دروغ گو شاید ناخودآگاه موانعی را بین خود و شما بگذارد؛ مثلا گوشی، خودکار، کتاب، ظرف میوه یا هر چیز دیگری که دم دستش باشد؛ چرا که این حفاظ نمادین به او احساس امنیت بیشتری می دهد.
اگر می خواهید صداقت یا بی صداقتی او را بفهمید، موانع را بردارید. با او رودررو شوید و واکنش هایش را زیرنظر بگیرید. کف دست مورد دیگری است که می تواند برای شما نشانه صداقت باشد؛ زیرا شما هرگز کف دست فردی را که در حال دروغ گفتن است، نمی بینید. اگر به محض پرسیدن سوالی، دست های شخص به پشت برگردد یا در جیب یا در پشتش پنهان شود، بدانید این همان لحظه حساسی است که شاید سرنوشتتان را عوض کند. یکی از نشانه های فرد دروغ گو، پایین رفتن لحن صداست. او عادی حرف می زند، اما در یکی دو جمله خاص صدایش انگار از ته گلو در می آید؛ نگته را گرفتید؟ ما انسان ها به ندرت می توانیم با صدای بلند و اعتماد به نفس بالا دروغ ببافیم.