۰۹:۱۴ ۱۳۹۳/۶/۲
خدایا کاش منم ازین ایده ها می تونستم داشته باشم ....!!!!
میخام یه چیزی براتون تعریف کنم شاید باورتون نشه اما عین واقعیته!
من که بچه بودم موقع برادشت ذرتها همیشه تو روستامون حضور داشتم آخر پاییز همه ذرتهای که رو ذرتها سفت شده بودن و به درد بلال نمی خوردن رو جمع می کردیم و همه رو می ریختیم جلوی آفتاب البته همه رو با کلافهای روشون بعد یه هفته آفتاب خوردن جمعشون می کردیم و همه کلافهای دور ذرت ها رو می کندیم و همه چوبهای ذرتها رو دون می کردیم !!! خوب تا اینجای قضیه رو دارین ! بعد تو همه این ذرتها که همه ه رنگ نارنجی روشن وزرد بودن ! بودنم ذرتهای که مثله مداد رنگی بودن و دونه های رنگی توشون داشتن ما چون خوشمون میامد از رنگش جدا می کردیم و چند وقتی نگه شون میداشتیم و تو پاییز و زمستون به سرنوشت همه اون ذرتها دچار میشدن یعنی تبدیل به پف فیل می شدن و نوش جان و ما هیچ وقت به این فکر نمی کردیم که این موضوعو رسانه ای کنیم یا به فکر فروشش باشیم و ازین حرفاآآآآآآآآآآآ شایدم کشور ما پتانسیل این کارارو نداره نمی دونم اما این آقا ثابت کرده حداقل میشده رو توریستهای خارجی میشده اینکارو کرد حالا با توجه به حرفای من گزارش پایین رو هم ببینید