خانه
54K

دوستان بفرمایید یه لقمه خنده...

  • ۰۹:۳۵   ۱۳۹۳/۴/۱۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13740 |7139 پست

    خالم دبیر ادبیاته، یه روز داشتیم باهم برگه های امتحانشو تصحیح میکردیم رسیدم به این سوال:


    معنی بیت زیر را به فارسی روان بنویسید:


    طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت/ به در آی تا ببینی طیران آدمیت


    طرف اینجوری معنی کرده بود:


    ته ران مرغ را دیدی و شهوتی شدی ، اگر ته ران انسان را میدیدی چکار میکردی؟؟ :| :| :|


    من :|


    شاعر :|


    ته ران مرغ :|


    فدراسیون ادبیات فارسی :|


    آخه از کجاش در آورده این معنی رو ؟؟؟


    .


    .


    .


    .


    آموزش آشپزی در صدا و سیما:ماهیتابه تفلون دسینی رو می گذارید روی گاز پنج شعله فر دار سینجر که با ضمانت سام الکتریک عرضه میشه. بعد گاز رو با کبریت توکلی روشن کنید.کمی روغن لادن دوست تو و من رو بریزید توش.دو تا هم تلاونگ بندازید داخلش.اگر درحین کار خسته شدید از ماساژور شاندرمن استفاده کنید.همتون رو می سپرم به خدای بزرگ و بیمه سینا و ایران و دانا !!


    .


    .


    .


    دیـشـب بـه یـکـی از دوسـتـام اس ام اس دادم :


    سـلام بـیـداری ؟؟؟


    جـواب داده : آره بـیـدارم ، تـو چـی ؟!


    خـدایـا اگـه خـواسـتـی دیـوونـه هـا رو شـفـا بـدی ایـنـو بـزار تـو اولـویـت


    .


    .


    .


    ﻳﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﺻﻼ ﺍﻫﻞ ﺗﻘﻠﺐ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﻧﺒﻮﺩ


    ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺳﻮﺳﻮﻝ ﺑﺎﺯﻳﻪ!!! ﺷﺐ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺎ ﻗﻤﻪ ﻣﻴﺮﻓﺖ ﺩﻣﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ!!!


    ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻛﺘﺮا ﻣﻴﺨﻮنه :|


    .


    .


    .


    زنه شوهرشو میبره دکتر


    دکتر به زنه میگه: خانم، نباید هیچ استرسی به شوهرتون وارد بشه


    باید خوب غذا بخوره، هرچی که میخواد براش فراهم بشه


    و برای ۱ سال هیچ بحث و دعوایی سر هیچ موضوعی


    حتی سر طلا و سکه و ماشین و خونه هم نباید با هم داشته باشن.


    تو راه برگشت مرده میپرسه: خانم دکتر چی گفت؟


    زنه میگه : هیچی، گفت تو هیچ شانسی برای زنده موندن نداری!


    .


    .


    .


    جواب ایرانی ها به اس ام اس یه ناشناس :


    دهه پنجاهی: حتما” اشتباه فرستاده


    دهه شصتی بعد چند بارتکرار: شما؟


    دهه هفتادی: هنوز عرقه پیام خشک نشده u؟


    دهه هشتادی: کدوم یکی هستی؟


    اینطور پیش بره نودی ها شماره ناشناس ندارن


    .


    .


    .


    حموم رفتن دهه شصتیا


    اولش میرفتیم تو حمومی که نه آب سردش معلوم بود نه گرمش یهو آب میشد ٢٠ درجه زیر صفر یه وقتا هم ۶٠ درجه بالا صفر


    بعد مادر گرامی با شامپوی خمره ای داروگر چنان میوفتاد رو سرمون به طوری که تموم سلولهای مغزمون نیم متر جابجا میشد هر چقدر جیغ و داد میزدیم انگار نه انگار


    بدترین مرحله وقتی با کیسه سفت و ضخیم با روشور میفتاد به جونمون


    خدا شاهده دو لایه از پوستمون کنده میشد مامانمون فکر میکرد چرکه بیشتر ادامه میداد


    بماند که اون وسطا یه کتکی هم میخوردیم


    وقتی حموم تموم میشد کلی لباس تنمون میکردن یه یقه اسکی هم روش


    بعدش از شدت درد و خستگی خوابمون میبرد همه میگفتن آخی چه راحت خوابیده…..


    .


    .


    .


    ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﻦ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻳﻪ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﺮﻋﮑﺴﺶ


    ﮐﻨﻲ ﺑﺎﺯﻡ ﻫﻤﻮﻥ ﻣﻌﻨﻲ ﺭﻭ ﻣﻴﺪﻩ :


    .


    ” ﺍﻣﻴﺪ ﺁﺷﻨﺎﻳﺎﻥ ﺷﺎﺩﻱ ﻣﺎ!”


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    .


    ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺣﺎﻝ ﮐﺮﺩید؟


    ﻳﻨﻲ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺎﻫﻮﺵ ﺗﺮ میتونید ﺗﻮﺍﻱ ﻣﻤﻠﻜﺖ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨید….


    ﻧﻤﯿﺘﻮﻧید ﺩﻳﮓ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ !!!


    .


    .


    .


    چقدر این چهره آشناست !



  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان