خانه
182K

رمان ایرانی " اِنجیلا "

  • ۱۳:۰۲   ۱۳۹۶/۹/۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    داستان انجیلا 💘


    قسمت بیست و یکم

    بخش سوم



    سال 74 بود که ما عقد کرده بودیم و حالا درست یک سال گذشته بود ... یک خونه ی کوچیک با دو تا اتاق و یک هال 12 متری اجاره کردیم ... وسایل مختصری آنا برام گرفته بود ...
    اثاثی رو که قبلا داشتم و از خونه ی یعقوب آورده بودم رو همه رو بخشیده بودم و چیز زیادی نداشتم ...
    آنا همونجا مقداری از طلاهاشو داد به من و گفت : حالا که عروسی بودی که برات چیزی نخریدن , اینا رو باخودت ببر ... بالاخره که مال توست , پس همین حالا بگیر ...
    من از احمد انتظاری نداشتم چون می دونستم که از کلینیک مقدار ناچیزی می گیره و به جای دیگه ای هم امیدی نداره ... این بود که بدون حرف و سخنی با هم به توافق می رسیدیم ...
    اون زمان , تازه بعد از یک ماهی که با احمد تو اون خونه زندگی کردم , معنی نداری بی پولی رو چشیدم ...
    آنا و بابا گاهی دو تا مرغ و یا گوشت می خریدن و برای ما میاوردن ولی من همش می گفتم : احمد خودش خریده , همه چیز داریم ...

    و اینطوری خیالشون رو راحت می کردم ...
    ولی واقعا گاهی برای پول بنزین می موندیم و پیش میومد که چندین روز برای تهیه ی یک وعده غذا دچار مشکل می شدیم ...
    اما هیچ حرف و سخنی بین ما پیش نمی اومد ... همون چیزی رو که داشتیم با خنده و شوخی و خوشی می خوردیم ...
    احمد مدام قربون صدقه ی من می رفت و می گفت تو شانس زندگی من هستی ...

    و اینطوری من و اون یک سال سختی رو از نظر مالی ولی آروم و بدون دغدغه پشت سر گذاشتیم تا هر دو درسمون تموم شد ...
    خونه ی کوچیک ما با تلاش من تبدیل شده بود به جای زیبا و دوست داشتنی ...
    اونقدر قشنگ خونه مون رو تزیین کرده بودم که هر کس میومد و اونجا رو می دید می گفت دلم نمی خواد از اینجا برم ...

    و برای من بوی خوشبختی می داد ...
    حتی نداری های اون زمان برای من لذت بخش بود ...

    یادمه یک روز هر چی نگاه کردم دیدم چیزی برای خوردن نداریم , تا حدی که به فکر افتادم برم و یک چیزی بفروشم که احمد از راه رسید ...
    فورا گفتم : احمد جان شام نداریم ,  چی بخوریم ؟




    ناهید گلکار

    ویرایش شده توسط *** نازمیـــن *** در تاریخ ۸/۹/۱۳۹۶   ۱۳:۴۰
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان