خانه
182K

رمان ایرانی " اِنجیلا "

  • ۰۱:۲۲   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    داستان انجیلا 💘


    قسمت بیست و چهارم

    بخش پنجم




    نزدیک خونه ماشین رو پارک کردم و پیاده شدم و راه رفتم و اشک ریختم ...

    هنوز نقطه ی امیدی تو دلم بود که این حرفا دروغ باشه و احمد به من ثابت کنه که خطاکار نیست ... نمی دونم چقدر بی هدف پرسه زدم تا دوباره خودمو در خونه دیدم ...

    ماشین رو همون جا رها کرده بودم و تو پارکینگ نبردم ...
    وقتی وارد خونه شدم , در کمال تعجب دیدم احمد خونه است و مونس تو بغلش بود ... منصوره هم نبود ...
    اگر هم می خواستم انکار کنم , از صورتم همه چیز معلوم می شد ...

    ولی از حالت اضطرابی که احمد داشت , فهمیدم خودش همه چیز رو می دونه ...
    آروم پرسیدم : تو اینجا چیکار می کنی ؟ کو منصوره ؟
    گفت : بیا بشین , باهات حرف دارم ... من بهش گفتم بره چون باید با هم حرف بزنیم ...

    مونس رو گرفتم و بردمش تو اتاقش و گذاشتم و برگشتم ...
    پرسید : آبمیوه گرفتم می خوری ؟

    دلم می خواست داد بزنم و برخلاف اونچه که همه رو راهنمایی می کردم , خودم دیوونه بشم ، فریاد بزنم ، خودمو به در و دیوار بکوبم و بزنمش و تو صورتش تف کنم ...

    ولی سعی کردم کنترلم رو از دست ندم ... نمی خواستم حرمتی که بین ما بود از بین بره ...
    من دیگه زنی نبودم که بتونم از اون جدا بشم ... دیگه این بار همه مطمئن می شدن که اشکال از منه ...

    آنا و بابا دق می کردن ... وحشتی که اونا از بیوه شدن من داشتن , از همه چیز بیشتر منو وادار می کرد که با چنگ و دندون این زندگی رو نگه دارم ...
    احمد انگار با خیال راحت برای خودش آبمیوه گرفته بود ... وای بر من ... این چطور آدمیه ؟
    گفتم : نمی خورم ... ولی تو بگو این موقع روز چرا سر کارت نیستی ؟ خیلی هم امروز مریض داری ...
    گفت : گور بابای مریض .... بیا بشین اینجا , باید باهات حرف بزنم ...




    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان