خانه
117K

رمان ایرانی " من یک مادرم "

  • ۱۸:۳۳   ۱۳۹۵/۱۲/۲۹
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    داستان من یک مادرم


    قسمت سی و نهم

    بخش چهارم




    امیر یک سال و چهار ماه داشت و من هنوز اونو شیر می دادم و متوجه نشدم که باز دو ماهه باردارم و وقتی اینو فهمیدم که دیگه کار از کار گذشته بود ...
    از حامد پهنون کردم ... چون فکر می کردم ما اصلا براش اهمیتی نداریم با غرور میومد خونه بدون اینکه یک کلمه حرف بزنه شام می خورد و بدون خداحافظی می خوابید و صبح قبل از اینکه من بیدار بشم یک مشت پول می ریخت توی کشو و میرفت .
    تازگی ها هم از همون بیمارستان یکراست میرفت مطب و دیگه ناهار هم نمیومد ..... تا آخر شب ...
    من نمی دونستم اون بچه می خواد چیکار ؟ از چه چیز بچه لذت می بره ؟می گفت پسر می خوام ؛؛؛ حالا داشت ولی تا روز جمعه اونو نمی دید ...
    تازه جمعه ها هم یا خواب بود یا میرفت به خانجان سر بزنه ..... و حالا یک بچه ی دیگه ....

    داشتم دق می کردم  ......
    مرتب اشک می ریختم .... از بلندی می پریدم کارای سخت می کردم چیزایی که خیلی سنگین بود برمی داشتم و جابجا می کردم ... لیوان های بزرگ آب زرشک می خورم و هر چیزی که می تونست باعث بشه اون بچه از بین بره انجام دادم ...... ولی اون بچه می خواست زنده بمونه ...
    و شایدم خدا نمی خواست من مرتکب چنین جنایتی بشم ... که اگر چنین می شد دامن من به گناه آلوده شده بود ....
    کم کم داشتم می رفتم تو شش ماه ولی هنوز به کسی نگفته بودم  ...
    که شاید خدا بخواد و از بین بره ولی نشد که نشد من روز به روز غمگین تر می شدم .... اصلا دلم نمی خواست بخندم یا حتی با کسی حرف بزنم ...
    حامد متوجه ی بی تفاوتی من شده بود ؛؛؛ یک شب که نمی دونم چرا محبتش گل کرده بود ؛؛ دست انداخت دور کمر من ... و گفت این روزا خیلی خسته به نظر می رسی .... برای همین همش اوقاتت تلخه ؟ ....




     ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان