۰۱:۱۵ ۱۳۹۴/۱۱/۱۰
کودک_آرزوها (قسمت سوم)
🌸استاد سلطانی 🌸
از نگاه حسرت بالاتر نگاه آرزو است . آرزو داشتن مخرب نيست ولي بازدارنده است . نگاه آرزو مندي يك نگاه ايستا است . درحسرت نيرو روي تخريب متمركز مي شود وبدنبالش حسادت و رقابت و... ميآيد؛ در آرزو نيرو پراكنده است.
آدمي كه آرزو دارد خيلي چيزهارو مي خواهد وآرزوهاي متعددي دارد؛ مثل آب است ؛ آب وقتي از سرچشمه سرازير ميشه خيلي قويه اگر هدايت شد ازقدرتش استفاده ميشه ؛ اگر پخش بشه ديگه قدرت نداره . آرزو داشتن مثل پخش نيرو است . آرزوي همه چيز داريم ودايم در حال چرخش است . آدمي كه خيلي آرزو داره ثبات نداره ،متزلزل است ونميداند كه چي مي خواهد . بسته به شرايط تنوع آرزوها زياد ميشود . هر چيزي كه داره رنگ مي بازه ،يك چيز ديگه مي خواد ، دايم دور خودش مي چرخد ؛ به همين دليل پيشرفت نمي كند . بخشي از جامعه ما همينطوري هستند دور شهر مي گردند براي آموزشگاههاي مختلف ، كلاسهاي مختلف براي فرزندانشان .
✅ كودك متعادل كودك هدف است .
🔷 مقايسه هدف و آرزو :
معمولا هدف يكي است ، شفاف و محدود است . در هدف آرزو ثابت است . در آرزو هدفها متعدند به همين دليل شفاف نيستند. در آرزو هدف متغير است و جا عوض مي كند. وقتي كه هدفمند هستيم انرژي متمركز است وقتي كه فقط دنبال آرزوهايمان هستيم انرژيمان پخش است . هدف حركت دارد ، آرزو ايستايي است .
جالبه هم هدف تلاش دارد وهم آرزو . هم آدمهاي هدفمند پرتلاشند ، هم آدمهايي كه خيلي آرزو دارند منتهي دور خودشان مي چرخند، هزارتا كار مي كنند و هيچكدامشان را به سرانجام نمي رسانند .
كساني كه هدف دارند مصمم هستند ،تصميم مي گيرند ؛ كساني كه فقط با آرزو زندگي مي كنند ترديد دارند و نمي –توانند با قاطعيت تصميم بگيرند . آدمهاي هدفمند با واقعيت كار مي كنند ، آدمهاي آرزومند با ذهن شان كار مي كنند . هنگامي كه ما ذهنيتي داريم و آن را روي كاغذ ميآوريم تبديل به واقعيت ميشود . آيا تابحال تجربه كرده ايد كه در ذهنتان مسأله اي خيلي بزرگ بوده اما وقتي آن را روي كاغذ آورديد متوجه شديد كه اينقدرها هم بزرگ نبوده ؛ اين يعني واقعيت . آدمهايي كه هدف مشخص دارند خوب مي توانند واقعيت ها را تجزيه وتحليل كنند . به همين دليل هدف دست يافتني است . آرزو دور از دسترس است.