۱۷:۴۹ ۱۳۹۴/۹/۴
حکایتِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت می دارم ...
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزابها
به بی راهه و راهها تاختن
بیتاب ، بی قرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
حکایت بارانی بی قراراست
این گونه که من دوستت میدارم ...