خانه
2.56M

شعر و شیدایی

  • ۱۶:۲۸   ۱۳۹۴/۹/۷
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48381 |46689 پست
    میون این همه کوچه که بهم پیوسته
    کوچه‌ی قدیمی ما کوچه‌ی بن‌بسته

    دیوار کاه‌گلی یه باغ خشک، که پر از شعرای یادگاریه
    مونده بین ما و اون رود بزرگ، که همیشه مثل موندن جاریه


    صدای رود بزرگ، همیشه تو گوش ماست
    این صدا لالاییِ خواب خوب بچه‌هاست

    کوچه اما هر چی هست، کوچه‌ی خاطره‌هاست
    اگه تشنه‌ست اگه خشک، مال ماست کوچه‌ی ماست

    توی این کوچه به دنیا اومدیم
    توی این کوچه داریم پا می‌گیریم
    یه روزم مثل پدربزرگ باید
    تو همین کوچه‌ی بن‌بست بمیریم

    اما ما عاشق رودیم مگه نه؟
    نمی‌تونیم پشت دیوار بمونیم
    ما یه عمره تشنه بودیم مگه نه؟
    نباید آیه‌ی حسرت بخونیم

    دست خسته‌مو بگیر تا دیوار گلی رو خراب کنیم
    یه روزی، هر روزی باشه دیر و زود
    می‌رسیم با هم به اون رود بزرگ
    تنای تشنه‌مونو می‌زنیم به پاکی زلال رود

    ایرج جنتی عطایی

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان