خانه
2.56M

شعر و شیدایی

  • ۱۶:۵۳   ۱۳۹۴/۹/۷
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48381 |46689 پست
    پیش از آنی که با غزل آیی

    پیش از آنی که با غزل آیی، دفترم شوره زار ماتم بود
    ماه برکوی دل نمی‌تابید، خانه ام انتهای عالم بود

    کنج آیینه‌ام نمی خندید برق سوسوی کوکب بختم
    بی‌سحرگاه خنده خیست، باغ بی‌باغ، قحط شبنم بود


    تا رسیدی خدا تبسم کرد، با عبور تو کوچه پیدا شد
    قبل از آنی که بگذری از دل، عطر در انحصار مریم بود

    محو شب مانده بودم و مبهوت از خیالی که با تو زیبا شد
    قد کشیدی از عمق احساسم، لرز قلبم چو شانه بم بود

    بین عقل و جنون غزل رویید، شانه در شانه، خستگی خوابید
    دست عشقت چه قدرتی دارد، کارد آن سوی استخوانم بود

    چشم‌هایت مرا صدا می‌کرد، روح من سر به زیر می‌انداخت
    رد شدم آزمون جرات را، درصد عشق‌بازی‌ام کم بود

    ماه؛ بین من و تو قسمت شد، عشق از روی سادگی خندید
    جای انگشت‌های حوا ماند روی سیبی که دست آدم بود

    عباس کریمی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان