خانه
1.99M

صندلی داغ

  • ۱۵:۲۴   ۱۳۹۲/۸/۱۱
    avatar
    مدیر سایت|1064 |654 پست
     به درخواست شما دوستان عزیز ، صندلی داغ زیباکده آغاز شد.
    داوطلب نخست ما ببوری عزیز است و به مدت یک هفته می توانید سوالات خود را از او بپرسید(البته بدون عبور از خط قرمزها به قول بهزاد لابی) و شنبه هفته آینده ببوری از بین داوطلب های بعدی ، یک نفر را برای نشستن روی صندلی داغ برای هفته بعد انتخاب می کند و به همین ترتیب صندلی داغ ادامه پیدا می کند.

  • leftPublish
  • ۲۳:۴۳   ۱۳۹۲/۹/۱۴
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
    زیباکده

    لواشک پاستیل زاده : 
    ی جوک بیمزه بوگو

    زیباکده
    یه بچه کلاس اول دبستان بوده که خیلی بد خط بوده، هر بار مشق مینوشته معلمش دعواش میکرده و میگه این چیه ؟! انگار مورچه رو زدی تو جوهر و گذاشتی رو دفترت! خیلی بده 
    بچه هم هی ناراحت میشده تا یه بار به خودش میگه بابا من هر کاری میکنم این گیر میده پس منم دیگه نمینویسم و همین کاری میکنم که معلم میگه.
    یه مورچه رو مینوازه تو جوهر و بعد میذاره رو دفترش تا راه بره.
    فردا که میره مدرسه و مشق هاش رو نشون میده، معلمش میگه فلانی! تقلب کردی؟!! مورچه انداختی رو دفترت؟؟؟
    بچه میگه خانم اجازه؟ از کجا فهمیدید؟
    معلم میگه آخه مورچه از چپ به راست راه رفته ! 
  • ۲۳:۴۶   ۱۳۹۲/۹/۱۴
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
    زیباکده

    میترا : 
    در پیوست خواسته ی لواشک یه خاطره ی خنده دارم از خودت بوگو!

    زیباکده
    یه سفر رفته بودم کیش. لب دریا وایساده بودم و خیلی حس گرفته بود و با یه دوست تلفنی صحبت میکردم و از حس اونجا میگفتم : 
    آره اینجا هوا خیلی خوبه و دریا زیبا و آرومه. گاهی هم یه باد خنکی میباره!
    هیچی دیگه گند زده شد به اون تماس تلفنی و حسم و کل سفر رفت پی کارش ! 
  • ۲۳:۴۸   ۱۳۹۲/۹/۱۴
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
     راستی گفتی جوک یادم اومد، یه جوک تو صفحه 45 تاپیک جوک جالب هست که از خانم های زیباکده گفتم.
    اسم لواشک و نفس هم توش هست که هنوز جوک رو ندیدن، برید ببینید، اما صفحه رو از اولش بخونید چون مربوطه 
  • ۱۹:۱۵   ۱۳۹۲/۹/۱۵
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    خو بهزاد نفر بعدی رو معرفی کن

    صندلی دوباره داغ شده
  • ۰۰:۴۷   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
     خوب بلاخره وارد روز شنبه شدیم و از همه دوستانی که تو این هفته سوالای باحال پرسیدن ممنونننن 

    حالا نوبت انتخاب کاندید بعدی هست که اونم کسی نیست جز :

    الهه(مامان النا)   پس همه آماده شدید و سوالای خفن و زیاد بپرسین 
    این شما و این الـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهه 
  • leftPublish
  • ۰۰:۴۹   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
    برای اولین سوال :
    - واقعا چرا یه روز زودتر رفتی خودت رو به عقد یوسف درآوردی؟
    - چی دادی تو اولین روز خواستگاری به یوسف؟
    - خاله ت چجوری مخ بنده خدا رو زده بود؟
    - الان چه احساسی داری که یوسف بازگشته به کنعان؟
    - دلت میخواد یه بچه دیگه هم داشته باشی؟
  • ۰۱:۰۲   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
    آها یه عکس از خودت وقتی هم سن النا بودی و فکر میکنی شبیه الان النا هست رو کنار یه عکس النا، بذار اینجا
  • ۰۹:۲۱   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
     چرا اینقدر هنرمندی ؟

    از اینکه تو زیباکده بیشترین سپاس ازت شده ، چه حسی داری ؟

     
  • ۱۱:۲۵   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    maryam golii
    یک ستاره ⋆|1262 |1214 پست
    آقابهزاد خسته نباشید.
    سلوم الهه جون.
    اولین غذایی که درست کردی چی بود؟
    مادر شوهر خواهر شوهر رو توصیف کن.
    یه سوال شوهرتو بیشتر دوست داری یا بچت؟
    مدرک تحصیلیت؟
  • ۱۴:۱۴   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
     زیباکده

    بهزاد لابی : 
    برای اولین سوال :
    - واقعا چرا یه روز زودتر رفتی خودت رو به عقد یوسف درآوردی؟
    - چی دادی تو اولین روز خواستگاری به یوسف؟
    - خاله ت چجوری مخ بنده خدا رو زده بود؟
    - الان چه احساسی داری که یوسف بازگشته به کنعان؟
    - دلت میخواد یه بچه دیگه هم داشته باشی؟

    زیباکده
    1-ببین تو  این بحران بی شوهری کلی نذر ونیاز کردم تا یه گل پسر بیاد خواستگاریم منو بگیره ههههههه
    پس ببین خیلی خود دار بودم که یه روز جلو تر رفتم .... اصلش باید همون روز خواستگاری میرفتیم محضر


    2-اون روز که خونه خاله اش همدیگر رو دیدیم ..من مهمون بود و هیچی به هیچی
    جلسه اولی که رسما اومدن هم مامانم پذیرایی کرد
    من وقتی مطمئن شدم جوابم بعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــله هست شیرینی بردم بهشون دادم هههه
    از اول عروس شیرین پلویی بودم

    3-خاله من نه ...خاله یوسف دوست مامانم بود
    اوه کجای کاری خاله اش الانم که الانه هوای منو داره اساسی ....میگه من سه تا دختر دارم ..یکی از این سه تا منم

    4-عــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزیزم ... خوش اومده

    5-نه  لااقل فعلا نه ...اعصابش رو ندارم .... خدا یکی النا هم یکی ...
  • leftPublish
  • ۱۴:۱۵   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    زیباکده

    بهزاد لابی : 
    آها یه عکس از خودت وقتی هم سن النا بودی و فکر میکنی شبیه الان النا هست رو کنار یه عکس النا، بذار اینجا

    زیباکده
    چشم در اولین فرصت میذارم....
  • ۱۴:۲۱   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    زیباکده

    ronak n : 
     چرا اینقدر هنرمندی ؟


    از اینکه تو زیباکده بیشترین سپاس ازت شده ، چه حسی داری ؟

     
    زیباکده
    1-مگه هنرمندم؟؟؟؟؟؟ههههههههه
    روناک  نگو دختر .... من بی جنبه ام ها......
    شاید ذاتیه..... نه از شوخی گذشته من برا کارهای هنری صبورم ... یعنی دوست دارم هر چیزی رو امتحان کنم

     2-حس بدی نیست ..خوبه ...فقط یه جورایی حس مسئولیته ..این که باید بازم چیزای جدیدی یاد بگیری و به بقیه بگی تا اگه نمیدونن اونا هم تجربه کنن و یاد بگیرن
    در مورد تاپیکهایی که جنبه آموزشی داره هم حس اینکه یعنی اینایی که اینجا ازم تشکر کردن ...اینا رو درست میکنن؟؟؟؟
    از توضیحای من به نتیجه مطلوب میرسن ؟؟؟


  • ۱۴:۳۲   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    زیباکده

    maryam golii : 
    آقابهزاد خسته نباشید.
    سلوم الهه جون.
    اولین غذایی که درست کردی چی بود؟
    مادر شوهر خواهر شوهر رو توصیف کن.
    یه سوال شوهرتو بیشتر دوست داری یا بچت؟
    مدرک تحصیلیت؟

    زیباکده
    سلام عزیزم
    1- اولین غذام توی خونه مامانم لوبیا پلو و ماکارانی بود ...البته درست کردن الویه هم همیشه کار من بود...
    وقتی عروسی کردیم اولین نهاری که پختم ماکارانی بود ...یادش بخیر برای دو وعده پختم ...منتها یوسف چنان افتاد تو دیس و هی کشید و هی کشید که مجبور شدم شب دوباره درست کنم


    2-مادر شوهر من واقعا مــــــــــــــــــــــــــــــاهه ... یه زن مهربون و فوق العاده دلسوز که خیلی هوامو داره ....
    خیلی سنجیده عمل میکنه و من واقعا دوستش دارم و باهاش خیلی خیلی خیلی*100000000000000 راحتم
    شاید باورت نشه من هفته ای یک شب رو حتما خونه مامانش میرم و اگه شب اونجا بخوابیم من تا ساعت دو و سه صبح با مامانش حرف میزنیم و هر هر و کر کر میکنم ....در ضمن پای ثابت جک گفتن و شوخی کردنه
    مادر شوهر من خودش مادر شوهر خیلی بدی داشته و میگه من دوست ندارم اون حسرتهایی که من به خاطر بدی های اون داشتم رو تو هم تجربه کنی

    ببین چه جیگره

    دو تا خواهر شوهر دارم که مثل خواهرم می مونن و باهاشون خیلی راحتم و اونا هم همینطور ...

    3-وای مریم نگو ...
    بوری و بهزاد و حسام چشم و گوششون باز میشه
    هر دو تاشون زندگی ان .... قرار نیست به خاطر یکی اونیکی رو کمتر دوست داشته باشی ...میشه هر دوتا رو دوست داشت ..نمیشه؟؟؟

    4- من لیسانس مترجمی زبان انگلیسی دارم

  • ۱۴:۳۸   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    بهزاد مطمئن بودم اولین سوالت در مورد محضره ...
    جنس خراب تو رو خوب میشناختم
  • ۱۴:۵۱   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    لواشک پاستیل زاده
    یک ستاره ⋆|1707 |1793 پست
    چن سالته مامی جون؟شوهرت چن سالشه؟
  • ۱۴:۵۵   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    زیباکده

    لواشک پاستیل زاده : 
    چن سالته مامی جون؟شوهرت چن سالشه؟

    زیباکده
    من 33 سالمه  ... یوسف هم دقیقا دو سال و چهار ماه و شش روز ازم بزرگتره .....
  • ۱۴:۵۵   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
    زیباکده

    الهه(مامان النا) : 
    بهزاد مطمئن بودم اولین سوالت در مورد محضره ...
    جنس خراب تو رو خوب میشناختم

    زیباکده
    هههه تازه کجاش رو دیدی، کلی هفته ی پر از تفریحی دارممم 
  • ۱۴:۵۸   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15940 پست
    چایی یا قهوه؟
    شگ یا گربه؟
    تا حالا شده یه کتک مفصل از یکی بخوری؟ چی بوده؟
    آهاااا بچه گیها به چه اسمی معروف بودی تو خووونههههه
    روزی چندبار خدا رو شکر میکنی که یوسف رو داری؟
    مامان یا بابا ؟
  • ۱۴:۵۸   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    زیباکده

    بهزاد لابی : 

    زیباکده

    الهه(مامان النا) : 
    بهزاد مطمئن بودم اولین سوالت در مورد محضره ...
    جنس خراب تو رو خوب میشناختم

    زیباکده
    هههه تازه کجاش رو دیدی، کلی هفته ی پر از تفریحی دارممم 
    زیباکده


    باشه ببینم تو از رو میری یا من
  • ۱۵:۰۵   ۱۳۹۲/۹/۱۶
    avatar
    الهه(مامان النا)
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|15007 |7040 پست
    زیباکده

    بهزاد لابی : 
    چایی یا قهوه؟
    شگ یا گربه؟
    تا حالا شده یه کتک مفصل از یکی بخوری؟ چی بوده؟
    آهاااا بچه گیها به چه اسمی معروف بودی تو خووونههههه
    روزی چندبار خدا رو شکر میکنی که یوسف رو داری؟
    مامان یا بابا ؟

    زیباکده
    1 هر دوتاشون

    2- واله من تاحالا شگ ندیدم ..... اگه منظورت سگه ..اول برو یه تست اعتیاد بده چرا س رو ش میگی
    اصلا دوست ندارم بهشون دست بزنم ...یعنی دروغ چرا هم میترسم هم چندشم میشه  فقط عکسشون برام قابل تحمله

    3 - آره یه بار بچه بودم حدود هشت نه سالم بود یه کار خیلی بدی کردم ..بابام یه سانس کتکم زد ...اولین و آخرین باری بود که بابام زدم ..برا همین داغش رو دلم مونده
    4- بماند .......فکر کردی میگم؟؟

    5- برو پر رو ..اون باید خدا رو شکر کنه منو داره ..... اما از شوخی گذشته همسرهای بعضی از دوست و آشنا و فامیل رو میبینم میگم خداییش من باید خدا رو شکر کنم

    6 عــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاشق جفتشونم هر دو تاشون
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان