سوال دوم
امکان دارد کمی بیشتر توضیح دهید؟
پاسخ میک کوک
البته. بگذارید با منجنیقها شروع کنم. از این منجنیقها برای انداختن مواد آتشین و منفجره، جلوی پای سوارکارها، در حالی که به دشمن نزدیک میشدند، استفاده شد. برای این کار، حداقل فاصله با نیروهای خودی باید حدود یک سوم باشد. اما منجنیقها باید حفاظت هم شوند، پس باید پشت نیروهای پیاده قرار بگیرند.
درباره سوارهنظام دوتراکی، وظیفهشان این است که سریع و برقآسا حمله کنند، به دشمن صدمه بزنند تا برگردند و آنها را خسته کنند. خب، این روش برای ارتش مردگان جواب نمیدهد، چونکه خستگی برایشان معنی ندارد. معمولاً چنین سواره نظامی را در کنارههای ارتش قرار میدهند تا قابلیت مانور داشته باشند و برای پیادهنظام که حرکت آرامتری دارد، مزاحمت ایجاد نکنند.
پاسخ رایان گریر
اگر من به جای آنان بودم، خندق را خیلی جلوتر قرار میدادم تا جلوی لشکر مردگان را از همان ابتدا بگیرد. تمام پیادهنظام را پشت خندق قرار میدادم. دیدیم که مردگان نمیتوانستند ار خندقِ آتشین عبور کنند تا اینکه نایت کینگ وارد قضیه شد و دستورات جدیدی داد.
زمانی که مردگان پشت خندق گیرافتاده بودند، میشد از اژدها استفاده کرد و تعداد زیادی دشمن را، بدون اینکه نگرانِ قاطی شدنشان با نیروهای خودی باشیم، نابود کرد. در این حالت، وایتها حتی اگر از خندق عبور کنند، با نیروهای زمینی مواجه میشوند که بسیار سرحال و آمادهی جنگ هستند. علاوه بر این، باید منجنیقها پشت نیروهای زمینی قرار میگرفت و روی ارتش مردگان آتش میریخت. سوارکارهای دوتراکی هم میتوانستند از کنارهها، حمله بسیار بهتری انجام دهند.