شهرزاد2 :
خیلی ممنون دوست عزیز
برای من این اومد:
حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند
محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند
1 حسـب حـالی نـنـوشتـيم و شـد ايـامي چند محرمي كو كه فرستم به تو پيغامي چند
2 مـا بـه آن مـقـصـد عـالي نـتـوانيم رسيـد هـم مگر پيش نهد لطف شما گامي چند
3 چون مي از خم به سبو رفت رفت و گل افكند نقاب فـرصت عيش نگهدار بـرون گامي چند
4 قنـد آمـيـختـه بـا گُـل نـه علاج دل ماسـت بـوسـه يي چند برآميز به دشنامي چند
5 زاهـد از كـوچـه رنـدان بـه سـلامـت بگذر تـاخـرابت نـكند صحبت بد نامي چند
6 عـيـب مـي جـمله چـو گفتي هنرش نيز بگوي نفـي حكمت مكن از بهر دل عامي چند
7 اي گـدايـان خـرابـات خـدايـار شـمـاست چـشـم انـعام مداريد ز انـعامي چند
8 پـيـر ميخانه چه خوش گفت به دُرديكش خويش كـه مگو حال د ل سوخته با خامي چند
8 حـافـظ از شـوق رخ مـهـر فـروز تو بسوخت كـامـگارا نظري كن سوي ناكامي چند
دوست عزیز حافظ به شما متذکر شده که کم کاری از جانب شماست اولین گام را شما بردارید تا مسیر برای شما هموار شود اما اگر بخواهید دست روی دست بذارید همیشه در این نیت سر در گم می مانید حتما در موردش باید کاری انجام دهید و مطمئن باشید در این مسیر خدا شما را تنها نمی ذاره اما در موردش با هر کسی صحبت نکنید چون ممکن است راهنمایی اشتباه به شما بدهد