طلاق: مرحله ای مابین ازدواج و مرگ
کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب
بالماسکه : آن چیز برای ما است (در زبان قمی)
مترو:تلفیقی از کنسرو ، چرخ گوشت ، بوی بد و قطار
مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج
فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز .
مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند.
روماتیسم: عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون .
تجربه: نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند .
مهندس : به کسی میگویند که همیشه در کارها گند میرند .
پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است.
شِنبِمِه : وقتی شن های لب دریا به یک قمی چسبیده باشد .
کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است.
دانشگاه: یک دوره چهارساله که ازش چیز بیشتری یادم نمی آید .
طراز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید .
قابل اجتناب: دقیقا به کاری می گویند که یک گاوباز انجام می دهد .
لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است .