۱۴:۵۷ ۱۳۹۲/۷/۶
نمیزارم خسته شی
غماتو بذار از کنارم برو سراسر غروب و غم و غربتم
تلاش تو بی فایدست قبل تو زمونه به زانو درآوردتم
تو محتاج یک لحظه آرامشی دیگه خستگی هاتو حاشا نکن
می خوام عمر این لحظه ها کم نشه برو این غروبو تماشا نکن
نمیذارم از بودنم خسته شی بیا این تو این جاده پاشو برو
اگه ریشه هام پیر و کهنست ولی نمیذارم از هم بپاشه تو رو
نمیذارم از هم بپاشه تو رو
نذار این زمونه شکستت بده نمی خوام که تسلیم تقدیر شی
من و مرگ من سرنوشت منه نمی خوام که پای دلم پیر شی
یه جور از کنارم برو تا بگن بگن یارت از سنگه و دل نداشت
تشکر نکن بابت رفتنت برو این فداکاری قابل نداشت
نمیذارم از بودنم خسته شی بیا این تو این جاده پاشو برو
اگه ریشه هام پیر و کهنه ست ولی نمیذارم از هم بپاشه تو رو
نمیذارم از هم بپاشه تو رو