من نزديك ده ساله گواهي نامه دارم
حتي قبل اينكه گواهي نامه داشته باشم پشت ماشين مي نشستم
اما باورتون ميشه چند سال پيش براي خودم ماشين خريدم وقتي داشتم ماشين رو مي بردم خونه با كلي شوق و ذوق همكارم هم باهام بود هنوز 1كيلومتر نرفته بودم سر يه پيچ داشتم ميپيچيدم يه ماشين آتش نشاني با چنان سرعتي اومد منم هول شدم فرمون رو خيلي پيچوندم كه كنار بگيرم اما رفتم بالا جدول
فكم هم خورد تو فرمون چنان درد ميكرد خلاصه ماشين رو يه راست بردم تعمير گاه گفت چيزي نشده اما چشمتون روز بد نبينه من گفتم ديگه سوار ماشين نميشم
هر چي همكارم گفت نشيني ديگه نميتوني رانندگي كني ها
خلاصه با هزار بد بختي ماشين رو بردم خونه بعدشم در تمام طول مسير همكارم ميگفت 206ماشين خيلي تيزيه نميبيني همش باهاش چپ ميكنن ....
اينقدر از تصادفات 206 گفت و گفت و گفت كه من ماشين رو بردم گذاشتم تو پاركينگ و ديگه سوار نشدم
هر بار هم بابا ميگفت اين ماشينو گرفتي براي پاركينگ پاشو بريم يه دوري بزنيم دستت راه ميوفته اول كه كلي نه ميگفتم بعدشم با چنان اكراهي ميرفتم انگار ميخواستن برن جونم رو بگيرن
خلاصه بعدشم كه ميرفتيم نميدونم چرا جدول مي ديدم خاموش ميكردم اصلا انگار به جدول حساسيت پيدا كرده بودم
گفتم كلاس بگيرم شايد خوب شدم كلاس گرفتم مربيه ميگفت خانم شما براي چي هزينه ميكنيد براي كلاس شما كه مشكلي نداريد وقتي بهشون گفتم گفتن:
شروع كنيد مسيرهاي كوتاه رو تنها بريد اگر هم به جايي زديد طوري نيست اتفاقي نميوفته
اما نشد كه نشد
بابا ميگفت رانندگيت كه خيلي هم خوبه اما نميدونم چرا ميترسم
خلاصه اينقدر ننشستم كه پارسال ماما گفت كه سوار ماشين نميشي حداقل بفروشش
منم فروختم
الانم هنوز كه هنوزه سوار نميشم