۱۱:۰۰ ۱۳۹۳/۷/۲۷
به نظر من هم این جمله خیلی کلی هست و بستگی داره از چه زاویه ای بهش نگاه کنی.
بازم از دید من تفاوتی بین اشتباه و شکست وجود داره. یعنی وقتی شما شکست میخوری انگار فرض بر اینه که یه کار درستی رو خوب انجام ندادی و باعث شده به هدفت نرسی و شکست بخوری.
اما اشتباه کلی تره، ممکنه از ریشه و آغاز اون حرکت اشتباه بوده باشه.
برای همین دو جور جواب میتونم به این جمله بدم. اول اینکه به نظر من توی هر شرایطی بهترین کار اینه که آدم با بالاترین سطح آگاهی خودش تصمیم بگیره. که این تصمیم میتونه انجام دادن یا ندادن یه کاری باشه. ولی یه نکته خیلی مهم وجود داره و اون روحیه مسئولیت پذیری هست. باید بدونیم که مسئولیت این تصمیم تماما بر عهده ماست.
تو این وضعیت هست که اگه تصمیمی که گرفتیم به نظر اشتباه بیاد، ما میتونیم با مسئولیت پذیری اولا تبعات این تصمیم رو بپذیریم(ممکنه ما یه اشتباهی بکنیم که روی حال یا آینده خودمون یا افرادی تاثیر بذاره) پس باید مسئولانه عمل کنیم.
اینجاست که ریسک کردن معنی پیدا میکنه.
ممکنه ما فکر کنیم تصمیممون درسته اما بعدا به اشتباه خودمون پی ببریم و یا حتی در مواردی ممکنه ما فکر کنیم کاری که انجام میدیم مشخصا درست نیست، اما دوست داریم تجربه ش کنیم.
به هر حال ممکنه توی یه بازه زمانی معلوم بعضی اشتباهات قابل بازگشت نباشه، اما خیلی هاش با همین مسئولیت پذیری تا حد زیادی قابل جبران و حتی وسعت پیدا کردن آگاهی ما میشه.