منم اومدم برداشت کوچکی از داستان بگم و برم ;) به نظر میاد که ما یک روحیه ی غالب ایرانیزه ای رو وارد داستان کردیم که شاید یک جاهاییش طبیعی باشه و یک جاهاییش هم اغراق آمیز، اما مثلا اگر فضای داستان غیرایرانی بود شاید واکنش شخصیت های داستانمون هم یک جور دیگه بود، انگار انتظارمون از میزان منطق و عکس العمل کاراکترها با توجه به محیط ، متغییر باشه، بعدش هم من احساس میکنم شاید باید اول داستان رو از دقیقه ی بیستم فیلم شروع میکردیم! که یه کم از حجم داراماتیک بودن و هضم قضیه عبور کرده باشیم، چون به خودی خود انگار همه احتیاج داشتیم بعد از جواب نمونه گیری پذیرش این اتفاق و ناراحتی مون رو از بابتش ابراز کنیم اما اگر اول داستان با "حالا باید چیکار کنیم؟" روبرو میشدیم شاید سریعتر میتونستیم پیش ببریم