خانه
611K

کافه نویسندگان

  • ۱۶:۱۶   ۱۳۹۴/۱۲/۸
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست

    شیما با حرفهایش یک بار دیگر پریسا را به زندگی امیدوار می کند. پریسا موهایش را می تراشد و تصمیم می گیرد با اراده خود سال آخر زندگیش را رقم بزند. برای یک سال از کار مرخصی بدون حقوق می گیرد و از اشکان قول می گیرد هر وقت او خواست اشکان نیز کار را رها کرده و پریسا را همراهی کند. پریسا در دفتری  وقایع روزانه اش را می نویسد و در دفتری دیگر برای رسیدن به خواسته هایش برنامه ریزی می کند.
    برای تجربه شادی و هیجان و برای آنکه اشکان پس از مرگ او کمتر آسیب ببیند تصمیم می گیرد مدتی از او فاصله گرفته و با شیما و تارا به سفر بروند. پریسا دوبی را به عنوان مقصد این سفر انتخاب می کند چون اشکان هیچوقت دوبی را دوست نداشته و پریسا در آنجا هیچ خاطره مشترکی با اشکان ندارد. دو روز بعد در دوبی....(ادامه در صفحه 45 تاپیک بقیه داستان، پست مهرنوش جون)

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۸/۱۲/۱۳۹۴   ۱۶:۲۳
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان