۲۳:۳۴ ۱۳۹۷/۶/۲۷
داوود هر کاری کرد که در مدرسه اول گردد. دلارام در درسهاي مدرسه داوود را كمك كرد.داوود ولی همه حواس را روی دلارام گم کرده و حلوا حلوا کرد. داوود اما دل در گرو كسي دارد و سوی او می روددلارام ولی وارد گودال داوود می گردد.دل داوود حس وحال عطر گلهای اطلسی رو داره. دعا دارم داوود در مورد دلارا م همواره مردی عادل گردد. داوود اما گلو درد و سردرد دارد و او دلارام را مطلع كرد. دل درد هم سهم دلارامه. هر دو را درد صدا کرد. درسا مادر داوود اما هوس هلو كرد. درسا مادر داوود که عمری را در راه معلمی سر کرده، سعی دارد دلارام راهی گور گردد، مگر مهر او داوود را رها دارد. درسا کور گردددلداده همدمِ دلارام دعا کرد دلِ درسا همراه دلارام گردد.
در دلِ درسا دردی گرد هم آمدو او را همواره، همراه و همدم دلارام و داوود کرد. داوود صد و ده سکه طلا مهرِ دلارام کرد. درسا که در مورد درآمد داوود اطلاع دارد، دلهره و واهمه دارد. درسا اما مهر دلارام را دلاری کرد که کمی دلهره او کم گردد. داوود در مراسم عروسی ، صد و ده سکه را مهر اعلام کرد. اما همه در حد کمال کادو آورده و حالا داوود همراهِ دلارام در آسودگی راهی ماه عسل در رامسر گردد. صد سکه طلا کادوی عروسی گرد هم آمد و داوود همه را سوی دلارام اعطا کرد. اما دلارام اعلام کرد کادو داوود را همراه اساس ملک راراهی کمک درس ومدرسه کرده.هدا مادر دلارام سعی دارد سود سکه مهر هم سهم دلارام گردد