خانه
290K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۰۰:۰۳   ۱۳۹۴/۱۰/۱۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19931 |39377 پست

    از جام بلند شدم و رد صدا رو گرفتم . هنوز یکم گیج خاب بودم . اما صدا ب سمت خونه ی خودم بود ب خونه بدگشتم هرچی خواب بیشتر از سرم میپرید صدا واضح تر میشد . باورم نمیشد صدا از توی یکی از اتاقهای خونه میومد .این زن چقدر برام اشنابود .خواب کامل از سرم پریده بود..به صدا با دقت گوش کردم :خدایا از زندگی با این سختی و نداری خسته شدم شوهرم دیگه نای کار کردن نداره از بس ک کارگری کرده... . من دیگه کاملا بیدار بودم این زن همسره خودم بود !

    ویرایش شده توسط رهام 💙دنیز💕 در تاریخ ۱۲/۱۰/۱۳۹۴   ۰۰:۰۹
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان