لرد بالین سپس به سمت شاه چرخید و تعظیم بلندی کرد و گفت من را برای این گستاخی عفو کنید ولی من دقیقا برای همین اینجا هستم.
پادشاه، نجیب زادگان و اعضای محترم سنا
چه چیزی به نفع پادشاهی اکسیموس است؟ آیا ما به دزرت لند حمله کنیم و این امپراتوری را بین خود و ریورز لند تقسیم کنیم و سالها در آتش حمله های خانواده های جنوبی گودریان و ماجراجویی های شاردل در مرز ها بسوزیم؟
آیا ما باید به دزرت لند کمک کنیم که شاردل را شکست دهد و تبدیل به امپراتوری شود که نصف جهان شناخته شده را در اختیار دارد و به منابع آب و زمین های زراعی مرغوب دست پیدا کرده و از تجارت با ما بی نیاز شده؟ در حالی که ما از مرزهای ریورزلند دور هستیم و سهمی در این پیروزی نداریم؟
چطور فقط همین 2 راه برای ما باقی مانده است؟
شاه سری به علامت تایید تکان داد و گفت:
واقعا فکر می کنی هنوز برای وساطت وقت باقی مانده؟ چطور می شود شاردل را بعد از این لشکر کشی بزرگ منصرف کرد؟
در همین لحظه یک پیک ویژه با اجازه ی گارد وارد شد و یک نامه ی مهر و موم شده به شاه داد.
همه در سکوت فرو رفته بودند که شاه با صدای بلند اعلام کرد که ماستران سقوط کرده و شاردل با تلفات بسیار محدود شهر را تصرف کرده و در حال ادامه ی حمله به جنوب است!
همه با نگاه سرزنش باری به لرد بالین نگاه کردند و هم همه و پچ پچ سالن را فرا گرفت.
لرد بالین با قهقه ای بلند فریاد زد عالی شد! از این بهتر نمی شد!
اعلیحضرت اکسیموس طرح من این هست، ما به شاردل اجازه می دهیم که در طول 5 روز آینده با سمت درومانی پیش روی کند، بدون شک این فرصت برای رسیدن ارتش های جنوبی دزرت لند که بتوانند مقاومت موثری جلوی ارتش قدرتمند شاردل داشته باشند کافی نیست ولی شاردل نزدیک شدن آنها را با دقت رصد می کند و تمام قوای خود را برای مقابله با آنها بکار خواهد گرفت.
در طول این شش روز ما ارتش تمام پرچم داران شمالی و غربی را فراخوانی کرده و با سرعت از لبه ی بالایی ساهارا به سمت مرز های ریوزلند پیشروی می کنیم، هیچ نیرویی چه از دزرتلند و چه از ریورزلند در مقابل ما نیست، ما به پیشروی تا ورود به مرز های ریورزلند ادامه می دهیم و تقریبا فرورفتگی سرزمینی آنها را در خاک دزرت لند تصرف می کنیم، در همین حال فورا از اسپروس برای وساطت و تشکیل گردهمایی صلح درخواست می کنیم.
در این حالت ارتش شاردل بین ارتش ما و ارتش جنوبی گودریان گرفتار می شود در حالی که راه های نزدیک تدارکاتی خود را از دست داده و سپاه گودریان هم با 2 تجاوز روبرو شده و امید زیادی به پیروزی نخواهد داشت، پس اگر زیاده خواهی از طرف ما مطرح نشود، امید به برگزداندن صلح بدون تغییر عمده در وضعیت امپراتوری ها خیلی دور از انتظار نیست،
پیشنهاد من این هست که ما بدون درخواست امتیازی بعد از اعلام توقف جنگ از ریورزلند عقب نشینی کنیم و گرفتن امتیاز از شاردل را به اسپروس به عنوان پیشنهاد دهنده ی صلح واگذار کنیم، از این طریق روابط ما با همسایه ی شمالی بهتر خواهد شد و از تمام سرزمین دزرت لند هم در مقابل امتیازات ساده مثل حق بهره برداری انحصاری با قیمت ثابت از معادن شمالی کویو را بدست آوریم.
بعد از شنیدن این طرح شاه بعد از اندکی سکوت شروع به دست زدن کرد و بدنبال آن همه ی سالن یکصدا "بالین بالین بالین" را تکرار کردند.