خانه
288K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۱۵:۱۷   ۱۳۹۶/۶/۱۲
    avatar
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    اسپروس با نگرانی در باغ قدم میزد از رفتن آداکس دو هفته میگذشت و مشخص هم نبود کی برگردد. اسپارک چند روزی میشد که قلعه را ترک کرده بود و به الیسیوم رفته بود با شروع پاییز و سرد شدن هوا بارش برف و باران نیز عبور و مرور را سختر میکرد. ناگهان سهره کوچکی روی شانه هایش نشست اسپروس دستانش را جلو آورد سهره بال زد و کف دست اسپروس جای گرفت منقارش را گشود و با صدای مردانه کلفتی که هیچ شباهتی به ظاهرش نداشت گفت: سرورم جنگ در جنوب بالا گرفته همسایه شرقی ما هم وارد شده ارتش شاردل زده به دل دزرت لند و اسکیموس از پشت اونها رو دور زده و وارد خاک ریورز لند شده پیک اونها امروز صبح به لیتور رسید میخوان شم وارد بشین و یک پیمان صلح تدارک ببینین
    قیافه اسپروس در هم رفت به سرعت به قلعه برگشت و دستور داد به اریک ماندرو خبر دهند که به قلعه برگردد. اریک از سری قبل که سراسیمه به حضور طلبیده شده بود و دو شب را پشت اسب گذرانده بود مریض شده و نتوانسته بود از خانه اش در الیسیوم خارج شود. وقتی به قلعه رسید زیر بغلش را گرفته بودند . اسپروس اشاره کرد که برایش صندلی بگذارند و پشت میزی بنشانندش. اریک با صدای گرفته گفت: چه اتفاقی افتاده اسپروس؟
    اسپروس گفت: جنگ بالا گرفته اریک. اکسیموس وارد شده و از من هم میخواد دخالت کنم من اصلا دلم نمیخواهد امنیت و جان و مال مردم سیلور پاین تحت تاثیر جاه طلبی پادشاهان سرزمین های دیگه قرار بگیره . باید در مورد امنیت لیتور یه فکری بکنیم .
    اریک گفت : بلاتریکس اموجی و کیه درو دارو آماده باش هستند
    - نمی خوام بجنگم مگر اینکه مجبور بشم. یه پیغام به کیه درو بفرست الان امنیت دریاچه قو برام خیلی مهمه اگه امنیت تو سیلور پاین برقرار باشه میتونیم بهتر روی پیشنهاد اسکیموس فکر کنیم
    در همان لحظه در اصلی تالار باز شد و جلوتر از نگهبان یک شاهین بزرگ وارد سالن شد و رو به روی اسپروس نشست. دلبان آداکس بود. شاهین به حرف آمد و گفت: سرورم ما در شرایط خطرناکی هستیم یک مهمان داریم وزیر خزانه داری رومل گودریان با ماست ما هنوز پشت ارتش اکسیموس هستیم و دنبال راهی هستیم که بدون خطر به دریاچه برسیم هنوز نمیدونیم قدم بعدی شاردل چیه
    اسپروس برگشت و روی تختش نشست رو به اریک گفت: می شناسیش؟
    شاهین پر زد و از تالار خارج شد. اریک گفت: وزیر خزانه داری رو؟ نه من وزیر قبلی رو میشناختم بلک درومانیک که از بزرگان شهر بود مرد با شرفی بود که در جنگ با یاغیان به اسارت گرفته و کشته شد. بعد از اون نمیدونم رومل چه کسی رو جایگزین کرده؟
    دوباره در تالار باز شد این بار اسپارک بود که سراسیمه وارد شد و بلافاصله گفت: اسپروس دلبان آداکس همین الان پیشم بود و خبرهای بدی برام آورده بود
    - میدونم اسپارک به کیه درو خبر بده زمان ماهیگیری و محدوده مجاز رو تا حد ممکن کم کنن
    - پس بلاتریکس چی؟ فکر کردم لازم به اونم خبر بدیم.
    اسپروس گیج و عصبانی بود حرفی که به اریک زده بود مجددا تکرار کرد: من صلاح نمیبینم وارد این جنگ بشم مگر اینکه لازم بشه
    اسپارک گفت: پس لازم بلاتریکس آماده باشه
    اسپروس گفت : تو بلاتریکس رو نمیشناسی؟ بلاتریکس از این آماده تر نمیتونه باشه

    هر سه آنها مدتی سکوت کردند اریک سپس گفت: ما اگه وارد نشیم برقراری امنیت سختر میشه هیچ بعید نیست دزدهای دریایی دزرت لند به سمت شمال بیان. امنیت دریاچه وابسته به امنیت در چهار اقلیمه

    اسپارک اضافه کرد: برگزاری اجلاس صلح تو این شرایط سختیهای خودشو داره ما باید قبل از هرچیزی بدونیم تو فکر امپراطورها چی میگذره

    اسپروس گفت: اکسیموس دنبال منافعی وارد  شده و برای من پیغام فرستاده اون دنبال امتیاز گرفتن از شاردل و رومل گودریانه

    ویرایش شده توسط نوشان در تاریخ ۱۳/۶/۱۳۹۶   ۱۲:۱۹
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان