سوتی جدید رسید
یکی از همکارام تعریف میکرد که یه دوستی داشت قدیما. دختر بود. بعد دختره ازینا بود که با خیلیا دوست بود و با هیچکس نبود. یعنی اکثر دوستی هاش تلفنی و اس ام اسی و اینطوری بود و نهایت یه رستورانی هم آیا با کسی میرفت یا نه.
خلاصه با یکیشون یه بار بعد از صد سال رفته بود رستوران و طرف رسونده بودش و دختره یه ساعت بعد اس ام اس زده که حسین رسیدی خونه؟
بعد میبینه که برای یکی دیگه فرستاده
بدو بدو پیام میده که بدو دیگه حسین، مردیم از گرسنگی و ...
که بعدا بگه حسین داداشمه و رفته بود شام بگیره و ...
ولی اون پسره فهمیده بود و خلاصه دیگه کلی بهش بد و بیراه گفته بود و تمام