الهه(مامان النا) :
هههههههههههههههههههه مونا کلی خندیدم از دستت...
میگم عجب اشتباهی کردم ..منو زود شوهر دادن عقلم نرسیدش وگرنه مهریه ام رو میذاشتم دست چپ و پای راست ...در جا هم میذاشتمش اجر
ا
منم اگه حامدو میشناختم مهریه مو میذاشتم ممنوع بودن ورود بستنی به خانه...
دیوونه شدم انقد حامد بستنی میخوره الهه