يك عاشقانه ي آرام
نادر ابراهيمي
يك عاشقانه ي آرام در مورد گيله مردي مبارز و سياسي است كه عاشق عسل دختر آذري زيبا و سياسي مسلكي مي شود . كل كتاب روند و مراحل و برنامه ريزي هاي زندگي مبتني بر عشق اين دوست . با زباني شاعرانه بيان عشقي شاعرانه و زيبا . عاشقاني كه سعي مي كنند در لحظه لحظه با هم بودن عاشق هم باشند و نگذارند عشقشان به رخوت و عادت كشيده شود . عاشقاني كه با زمان مبارزه مي كنند .
لبته اينم بگم عشق و سياست را يك جورايي در كنار هم مي بينه در اين كتاب. شور و اشتياق اوليه عشق و انقلاب و رخوت بعد از انقلاب و عشق را . اما به هر دو مثبت نگاه مي كنه مي گه مي شه جلوي هر دو را گرفت . آقاي ابراهيمي در ابتدا دانشجوي حقوق بودند اما اين رشته را نيمه كاره رها مي كنند و به سراغ رشته زبان انگليسي دانشگاه تهران مي رن .
خسته دل نباش ، محبوب خوب آذري من !
قسمت هاي زيبايي از كتاب :
در ميان همه جانوران جهان ، فقط انسان ها اعدام مي شوند – به وسيله انسان ها . ديگر هيچ جانوري اعدام نمي شود و نمي كند .
تاب آوردم ، چرا كه جرمم فقط خواستن بود و به اين جرم بد مي كشند اما آنكه كشته مي شود ، سرافكنده نمي شود .
عشق يك قطار مسافربري نيست تا اگر كمي دير رسيدي ، قطار رفته باشد و تو مانده باشي – با چمدان هاي سنگين ، با تاسف ، با قطره هاي اشكي در چشمان حسرت .