خانه
182K

رمان ایرانی " اِنجیلا "

  • ۱۲:۲۹   ۱۳۹۶/۹/۶
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    داستان انجیلا 💘


    قسمت نوزدهم

    بخش پنجم




    با اومدن چند خواستگاری که اصلا مناسب من نبودن , دیگه این باور برای من به وجود اومدکه باید از این برو و بیاهای زجرآور خلاص بشم ...
    فهمیده بودم که نمی تونم راحت زندگی کنم و باید یکی رو انتخاب کنم ...

    اصرار آنا و بابا از یک طرف و عشقی که احمد به من داشت از طرف دیگه , توجه منو به اون جلب کرد ...
    احمد شاد و سر حال بود ... بذله گو و خوش مشرب ... دائم در حال گفتن و خندیدن ...
    به خصوص وقتی به جاسم می رسید , صدای خنده ی اونا ؛ آنی قطع نمی شد و به شوخی به من می گفت : یک روز تو رو هم می خندونم ...


    تا خودمو راضی کردم که بهش جواب مثبت بدم , پنج ماه طول کشید ...
    و بالاخره روزی رسید که با هم رفتیم برای خرید حلقه ...
    شرط من برای ازدواج این بود که نه عروسی تو کار باشه نه سر و صدایی و تا مدتی که من صلاح می دونم تو عقد بمونیم چون هیچ احساسی نسبت به اون نداشتم ...
    احمد هم از خدا خواسته قبول کرد چون واقعا وضع مالیش خراب بود ...
    اولین کاری که ما کردیم خریدن چند دست لباس برای اون بود که به عنوان کادو بهش دادیم ... حلقه ها رو هم بابا خرید , می گفت نمی خوام بهش فشار بیاد ...
    اونقدر خودشو به بابا و آنا نزدیک کرده بود که اون دو نفر هر کاری از دستشون برمیومد , براش انجام می دادن البته به خاطر من ...
    اینطوری می خواستن برای من یک شوهر عبد و عبید بخرن که تنها به حرف من گوش کنه ...
    تا یک روز مونده به عقد , پدر و مادر و خواهرهای احمد اومدن ...
    من از دیدن اونا و ارفتم ... البته برای من قابل حدس بود که احمد می تونست چه نوع خانواده ای داشته باشه ولی نه تا اون اندازه ...
    اما وقتی با اونا آشنا شدم , از سادگی و صمیمیت اونا تحت تاثیر قرار گرفتم ...
    خوشحال بودن از اینکه عروسی مثل من گیرشون اومده و مرتب ازم تعریف می کردن ... مهربون بودن و این برای من کافی بود ...




    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان