خانه
102K

رمان ایرانی " قصه ی من "

  • ۱۱:۴۴   ۱۳۹۶/۱۱/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    قصه ی من 🌿 ❣️


    قسمت بیست و سوم

    بخش سوم



    ساعت هفت و نیم شب بود که مریم داشت به سیما دیکته می گفت و آسیه خانم با صبر داشت به مادرشوهر مهری می رسید ... شام و دواهاشو داد و براش لگن گذاشت ...
    تازه از کار فارغ شده بود که مهری در خونه رو باز کرد و اومد تو ...

    زمین یخ زده بود و هوا به شدت سرد بود ...
    چیزایی که خریده بود رو به زحمت با خودش حمل می کرد و مراقب بود زمین نخوره ... یه مقدارشو گذاشت دم زیرزمین و بقیه رو با خودش برد بالا ...
    مریم رفت به استقبالش و کمکش کرد ...
    مهری گفت : آخ خدا رو شکر تو اینجایی , دلم شور می زد نکنه رفته باشی ... اونقدر سرم شلوغ بود که نتونستم یک تلفن بزنم ...
    سلام مامان , چرا اوقات شما تلخه ؟ چیزی شده ؟ ...
    گفت : نه مادر ... خسته نباشی , چیزی نشده ... بده اینا رو به من جابجا کنم , تو بیا چایی حاضره ... بشین خستگیت در بره ...

    و کیسه ها رو از مهری گرفت و رفت پایین ...
    مهری گفت : بچه ها زود باشین جمع و جور کنین , دکتر فلاح داره میاد مادر جون رو ببینه ...
    مریم گفت : من می تونم کمک کنم ؟
    مهری گفت : تو اول بگو به شوهرت زنگ زدی ؟

    مریم اخمش رفت تو هم , انگار اصلا فراموش کرده بود چرا اومده اونجا ... سرشو تکون داد و گفت : نه , نمی خوام زنگ بزنم ...
    مهری گفت : مریم جون من قول دادم , باید بزنی ... نمی شه , مرد بیچاره داشت دق می کرد ... ندیدی چقدر التماس کرد ؟ ...
    حالا برو این شیرینی ها رو بذار تو ظرف , منم برم به مامان کمک کنم ...
    دستت درد نکنه , یک زنگ بزن ...
    گوش کن به حرف من ...


    مریم با خودش می گفت : من چرا اصلا امین رو فراموش کرده بودم ؟ امروز اصلا یادش نیفتادم ... چه آدم بدی هستم من ...
    یعنی من بی عاطفه ام ؟



    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان