خانه
42.3K

رمان ایرانی " یک اشتباه جزیی "

  • ۱۵:۰۸   ۱۳۹۶/۱۱/۲۳
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    یک اشتباه جزیی 🌹


    قسمت سوم

    بخش اول



    گفتم : چیزی نمی ببینم ... نمی دونم یک چیزای درهم و برهم جلوی چشمم میاد ولی نمی فهمم چیه ...
    گفت : فقط فکرتو رو احمد متمرکز کن ... ببین اونو می بینی ؟
    گفتم : صبر کن , فکر کنم ... یک جایی هست یک عده ی زیادی اونجان ...
    پرسید : زنم هست ؟
    گفتم : نمی دونم , صبر کن ... آره , هست ... احمد آقا رو می بینم داره با یک زن حرف می زنه ...
    پرسید : اون معصوم نیست ؟
    گفتم : صورتش رو نمی ببینم ولی روسری سبز سرشه ... ولی جایی هستن که نور زیاده , دور و برش هم بازه ...
    گفت : کثافت روسری سبز داره , تو مهمونی ها سرش می کنه ...
    دوباره پرسید : مسعود هم اونجاست ؟

    گفتم : نمی دونم , شاید ... آره , اونم اونجاست ... صورت مسعودم قشنگ اومد جلوی چشمم ...
    پرسید : چند تا زن اونجاست ؟
    گفتم : نمی دونم ... قاطی می شه ... محو می شه ... صبر کن ... یک ساختمونه ... دورش بازه ... محو شد ...
    دیگه نمی تونم ... نه , همه چیز رفت ... فکرم رفته دنبال مسعود ... بیدارم کن , حالم بد شده ...


    فرح باز از راه خودش منو بیدار کرد ...
    ولی احساس خوبی نداشتم که هیچ , از پیشمونی خودمو لعنت کردم و با حرص گفتم : الان ما چی فهمیدیم ؟ این چی بود ؟ چرا منو خواب کردی ؟ به جز یک سری شک که اومد تو سرمون چی حاصلمون بود ؟ ...
    ما برای چی داریم خودمون رو اذیت می کنیم ؟ فرح , تو رو خدا دیگه بسه ... برو یقه شو بگیر , بزن تو گوشش ، بشینه سرجاش دیگه مرتیکه ...
    گفت : احمق اون دو تا با هم دارن زیرآبی می رن ... تو بیخود به مسعود اعتماد می کنی ... هر چی گفتی راست بود , معصوم یک روسری سبز داره ... پس بقیش هم درسته دیگه ...
    گوشی تلفن رو برداشتم و زنگ زدم ... مسعود گفت : جانم عزیزم ؟ خوبی ؟
    گفتم : تو کجایی ؟ الان تو کجایی ؟ 
    گفت : تو ماشین دارم می رم یک سر به مامانم بزنم و بیام خونه .... تو چیزی می خواهی برات بگیرم ؟ اگر می خوای پیام بده , سر راه بخرم و بیام ...
    گفتم : نه عزیزم ... ولی صدای ماشین نمیاد ...
    گفت : چی میگی؟ حتما ماشینم خرابه ... من چه می دونم چرا نمیاد ؟ شیشه ها بالاست ... هوا خیلی آلوده است , دارم خفه می شم ... کار نداری ؟

    و گوشی رو قطع کرد ...



    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان