سه روز تعطیلی خود را چگونه گذراندید.......؟

خونه بودم. مریض و بی حوصله و غمگین

ای جانم خدا بد نده چلا....؟

جاتون سبز

ما رفتیم همدان بعد رفتیم سنندج و مریوان

خیلی خوش گذشت جاتون خالی......

نمیدونم چند هفته س مریضم نمی دونم چرا خوبم نمیشم این روزا خیلیم تحت استرسم چند تا خواستگار واسم اومده که دارم روشون فکر میکنم همینم حالمو بدتر میکنه

وای خوشبحالت صورتی جونم.انشالله همیشه به مسافرت و گردش
ما جز خونه مامانمو مامانه شوهرم دیگه جایی نرفتیم.دو شبشم باشوهرم رفتیم پارک.عجیب دلم هوسه تاب و سرسره کرده بود,دیگه با شوهرم که الان جاش خیلی خالیه رفتیم صفا سیتی.و جای شما دوستای گلمم خالی بود

وای آهو جونم بسلامتی عزیزم.انشالله به زودی خبر عروس شدنتو بشنویم.ایشالله که با فکر باز یه تصمیم درست بگیری.توکل بخدا کن عزیزم خودش راه درستو بت نشون میده

دکتر هم برو که انشالله زود راحت بشی از شر مریضی

سلام لب دریا

یه تاپیک بزن و از خواستگاری بنویس تا همه مشارکت کنیم آهو

ملوس خانومی شنا هم میزاشتن بکنید؟

در خانه و پای کتابهایی که امتحانشون رو دارم

صورتی یه شب رفتیم حاجی بکنده که انقدررررررررشلوغه جای شناکردن نیست
فرداشم کاسپین
دوسه ساله شنانکردم آب آلودست بخصوص داخل طرح
امیربکنده ولی واسه شنا خوبه کسی گیرنمیده
توانزلی ام جاهای خلوت واسه شناهست ولی خطرناکه

یکروزش سمت امامزاده داود 

بقیه ش هم اینور و اون ور مهمونی

امامزاده داوود شباش خیلی قشنگه...

آره عزیزم  اون که محشره ، ولی اینقد شلوغ بود که اگه شب میموندیم اذیت میشدیم

خر هم سوار شدی سمیه جون

ما همه این سه روز رو خونه موندیم

با این دو تا دختر شیطون تا بازار هم نمیشه رفت چه برسه مسافرت