۱۸:۳۰ ۱۳۹۴/۹/۴
من دو بیتی را به عشقت آب و جارو می کنم
فرش احساسم برایت سحر و جادو می کنم
آمدم زنجیر عشقت را ببافم مو به مو
گردن آویز تنت باشد ، حواست را بگو
بیت بیت این غزل بر قلب تو آویختم
رج به رج شعر و غزل بر زلف تو آویختم
آه می دانم که سردت می شود کو پنجره؟
دادخواهی می کنم در دادگاه حنجره
از دهانت حرف آمد ، پخش شد عطر گلاب
آن چنان بیخود شدم دستم زدم بر حوض آب
وای از روزی که ترکم می کنی ، شعرم شکست
رنگ کاغذ مثل گندم زرد شد ، بغضم شکست