خانه
2.58M

شعر و شیدایی

  • ۲۰:۵۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28195 |24368 پست
    من و دل آمده بودیم به مهمانی تو
    هر دو لبریز غزل، غرق گل افشانی تو

    دلکم عرض ادب کرد و همان گوشه نشست
    من همه محو دل و، او همه حیرانی تو

    شب شعری که به پا بود در آن صبح لطیف
    برد ما را به تب خیس و غزلخوانی تو

    من دچار تو شدم وقتی نگاهم کردی
    دل گرفتار همان موسم بارانی تو

    چشم تو خلوت خوبی است اگر بگذارند
    من و دل زائر آن معبد روحانی تو

    روزی سرشار تر از حس شکفتن در باد
    روز آغاز من و خلوت عرفانی تو

    آسمان نیز ورق خورد همان روز که باز
    من و دل آمده بودیم به مهمانی تو
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان