خانه
2.56M

شعر و شیدایی

  • ۱۶:۵۲   ۱۳۹۴/۹/۷
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48381 |46689 پست
    گفتی بارانم

    من بودم و تنهایی و یک راه بی انتها
    یک عالم گله و خدایی بی ادعا
    گم شده بودم میان دیروز و فردا
    تا تو را یافتم.. با تو خودم را یافتم


    صدایت در گوشم پیچید
    نگاهت در چشمانم نقش بست
    نشان دادی به من آنچه بودم
    آری، با تو رسیدم من به اوج خودم

    نامم را خواندی.. گفتی بارانم
    بارانی شد دل و چشمانم
    آری بارانی شدم تا ببارم
    اما ای کاش بدانی تویی آسمانم

    بی تو نه معنا دارد باران
    نه معنا دارد خورشید و نه رنگین کمان
    ای که شبیه تر از خود به منی
    بگو تا آخر راه با من هم قدمی

    باران مهام
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان