۲۱:۰۷ ۱۳۹۶/۹/۲۰
🍂
حال من مثل جوانهای دبیرستانی ست
رشته ام سخت ترین تجربه ی انسانی ست
گوشه ی چشم تو یک پا و دو دستم بالاست
عشق در مدرسمان وسوسه ای شیطانی ست
زنگ ورزش که کنارت بدوم کوتاه است
زنگ دینی که تو پرهیز کنی طولانی ست
ادبیات غزلهای من از شیراز است
حکمت هندسه ی چشم شما یونانی ست
تخت جمشید که زیبایی تو در آن نیست
زنگ تاریخ فلاکت زده ی ایرانی ست
جبر سخت است و نمیفهمم و بیزارم از آن
زنگ ما میخورد و مرحله ی پایانی ست
امتحانی نگرفتی تو و مردود شدم
این همه فاصله تعطیلی تابستانی ست.
yekfenjansheeer@