خانه
2.4M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۷:۵۴   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48338 |46689 پست

    کاش......
    حتی ، یک بار....
    لابه لای غم دلتنگى,من....
    " تو " گذر می کردی!!!!
    و مرا می دیدی....
    که چو رگبار بهار....
    در پی ات می بارم !!!!!
    گفته بودند که :
    "از دل برود ، هر آنکه از دیده برفت"
    "تو " که همچون نفسی....
    " تو " که....
    از دیده برفتی و نرفتی از یاد...
    مبر از یاد مرا !!
  • ۱۷:۵۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    ﻭ ﺗﻮ
    ﻫﺮ ﺟﺎ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
    ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﻫﯽ ﮔﺸﺖ
    ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﻣﺮﺍ ﮐﺸﺘﻪ

    ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﺎ ﻧﺸﺎﻧﺪﻩ ﺍﯼ،

    ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ
    ﺗﺎ ﺳﭙﯿﺪﻩ ﺩﻡ ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ

    ﻋﺸﻖ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ

    من ﮐﺸﻨﺪﻩ ﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ
    ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﻡ .
  • ۱۷:۵۶   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    من پر از وسوسه ی چشم تو هستم! تو چطور؟
    من از احساس غزلخیز تو مستم! تو چطور؟

    تویی آرامش من, شاخه گل طنازم
    من سبو از سر شوق تو شکستم! تو چطور؟

    فصل پاییز, مه مهر, و زیبایی تو
    عهد با قلب پر از مهر تو بستم! تو چطور؟

    عرصه ی عشق توو ضعف حریفی که منم
    باز در جنگ دل و عقل نرستم! تو چطور؟

    آمدی بزم مرا ساز ونوا بخشیدی
    منکه از مجلس اغیار گسستم! تو چطور؟

    کوچه ی غمزده با آمدنت شد چو بهشت
    در دل کوچه بیاد تو نشستم! تو چطور؟

    آنقدر سنگ به پای من غمدیده زدند
    ولی از کوی تو یک لحظه نجستم! تو چطور؟

    بیوفایی نکنی, عشق تو حرمت دارد
    من از این عهد که بستم نگسستم! تو چطور؟
  • ۱۷:۵۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    لحـظـــهـ هـــآیَـم مـــآل تــو ..

    بـه قیـمـتِ صفـر ” تـومـن “

    هَمـیـن کـهِ

    تـــو کنـــار مــن بــآشــی ؛

    خوشبخت ترین انـســـآنـَم
  • ۱۸:۰۲   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    پای این قلم بشکند !
    نتوانست تو را پایبند کند ...
    تو حالا سر از دهانِ قلم های دیگران در آورده ای !

    آه ...ای مردِ شعرهای من !
    بگو در خلوت دفترِ کدام زن پرسه می زنی ؟
    چه کسی امشب تو را می سراید ...!؟

    شب از نیمه گذشته است ،،،
    به خانه ی خودت
    به " شعرهای من" برگرد...!
  • leftPublish
  • ۱۸:۰۳   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    "تو" نیستی

    و

    من "خوب" میدانم

    این دل " گرفته " هر چقدر هم ببارد

    نه "خزان" تنهایی ام "بهار" میشود

    نه "کویر" سینه ام ، "لاله زار"
  • ۱۸:۰۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    غزلی نوشته مجنون،برسد به دست لیلی
    نَفَسم بگو کجایی که ستاره ی سهیلی؟!

    دو سه خط گلایه دارم، که به عرض میرسانم:
    من و میل اینچنینی!!!تو چرا بدون میلی؟!

    همه شب به انتظارت، غزلی سروده ام تا
    تو یِ بی وفا بدانی ،که دلم گرفته ! خیلی

    تو که پیش من نباشی ،همه ی دار و ندارم...
    قلمی...دفتر شعری، دو سه واژه ی طُفیلی

    تو نماز نیمه شبها...تو نیایشی...نه شعری!
    تو شبیهِ یک دعایی،که مقدسی ! کُمیلی

    من و پای لنگ شعرم،تو بگو چگونه روزی...
    برسد به گَرد پایت؟ که قطار روی ریلی

    نکند خبر نداری؟نَفَسم بیا که کار از...
    غزل و گریه و هق هق،به خدا گذشته خیلی
  • ۱۸:۰۶   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    ديشب

    بت خيالت را

    در دل شكستم

    اما نمى دانم

    امروز

    با كدامين دمِ مسيحايى

    جان گرفتى

    كه هر جا مى نگرم

    جز خيالِ تو نيست ...
  • ۱۸:۰۶   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19755 |39377 پست
    ﻣﺮﺍ ﻧﺒﻮﺱ ..

    ﻫﻮﺍﻳﻲ ﻧﻜﻦ ﻣﺮﺍ

    ﺩﺭﻳﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻲ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﻩ ..

    ﺩﻟﺶ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ
    ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻦ ﻭ ﻣﺎﻫﻲ


    ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ " ﺗُﻨﮓِ ﺗﻨﻬﺎﻳﻲ " ﭼﻪ ﻛﻨﻴﻢ ....
  • ۱۸:۰۷   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19755 |39377 پست
    عشق
    رقصیدن به ساز کسی نیست !
    یک رقص دو نفره است
    گاهی ...
    گامی به عقب
    گاهی ...
    گامی به جلو
    اگر بخواهی تنها برقصی و
    یا او را برقصانی
    عشق نیست !
    خودخواهی ست
    و اگر " او " بزند و " تو "
    تنها به ساز او برقصی
    دلقکی بیش نیستی
    رقصی در آغوش هم
    در کنار هم با هم و برای هم ...
  • leftPublish
  • ۱۸:۰۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    همین پیش پایت دلم تنگ شد
    نبودی برایت دلم تنگ شد

    نبودی سکوت وسکوت وسکوت ...
    برای صدایت دلم تنگ شد

    ورق میزدم عکسهای تورا
    به حال وهوایت دلم تنگ شد

    تو با جاده رفتی ورفتی ومن ...
    من اینجا بجایت دلم تنگ شد

    خدا حافظی کرده بودم قبول
    ولی پابه پایت دلم تنگ شد
  • ۱۸:۰۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    ناز کن نقاشیم بد نیست،نازت میکشم
    مثل یک آهو که نه مانند بازت میکشم

    تار موهای تو کوک و ضرب قلبم کوک تر
    با اجازه لحظه ای دستی به سازت میکشم

    سر لبهای تو عالم را به زانو میکشد
    باجسارت یک سرک هم من به رازت میکشم

    قبله گاه کافران چشمان رنگین تو است
    این جماعت را به صف وقت نمازت میکشم

    نازداری نازنین نازت بنازم ناز کن
    ناز کن من یک هنرمندم که نازت میکشم
  • ۱۸:۰۹   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻫﺮ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﻡ ﺑﺎﻣﻮﯼ ﺗﻮ
    ﻫﺮ ﻏﺰﻝ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﺸﺪ ﺑﺮ ﺩﯾﺪﻩ ﻭﮔﯿﺴﻮﯼ ﺗﻮ

    ﺗﺎ ﻗﻠﻢ ﺑﺮ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﻭﺻﻔﯽ ﮐﻨﻢ
    ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ ﺷﻌﺮ ﺯﯾﺒﺎ ﺍﺯ ﺭﺥ ﻭ ﺍﺑﺮﻭﯼﺗﻮ

    ﺩﺭ ﻏﺰﻝ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮ ﮐﻼﻣﻢﻭﺍﮊﻩﻧﯿﺴﺖ
    ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﮐﻮﻫﯽ ﻏﺰﻝ ﺍﺯ ﺭﻭﯼﺗﻮ

    ﺗﺎ ﮐﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﺑﺮ ﻗﻠﻢ ﺁﻣﺪ ﭼﻮ ﯾﺎﺳﯽ ﺩﺭﻓﻀﺎ
    ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﺷﻌﺮ ﻭ ﻏﺰﻝ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﮤ ﺧﻮﺵﺑﻮﯼ ﺗﻮ

    ﻭﺻﻒ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻣﺮﺍ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﺟﺎﻧﺖ ﻣﯽﮐﻨﺪ
    ﻣﯽ ﮐﺸﺎﻧﺪ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺣﺮﯾﻢ ﻭﮐﻮﯼ ﺗﻮ

    ﻧﻮ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺨﺖ ﺭﺅﯾﺎ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩﺍﯼ
    ﺟﺎﻥ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻏﺰﻝﭘﻬﻠﻮﯼ ﺗﻮ
  • ۱۸:۱۲   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    شاید این را شنیده ای که زنان
    در دل « آری » و « نه » به لب دارند
    ضعف خود را عیان نمی سازند
    رازدار و خموش و مکارند

    آه ، من هم زنم ، زنی که دلش
    در هوای تو می زند پر و بال
    دوستت دارم ای خیال لطیف
    دوستت دارم ای امید محال


    فروغ فرخزاد
  • ۱۸:۱۶   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    قانون آدم هاست !
    تا زمانی که هستی آسوده اند از بودنت …
    گاهی تنهایت میگذارند ،..
    گاهی آزارت میدهند
    و گاهی …...

    گمان میکنند قرار است این بودن ها همیشگی باشد
    اما …..
    زمانی برایشان عزیز میشوی که دیگر نیستی
  • ۱۸:۱۷   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    چه ظریفانه است خلقت قلب آدمی...!

    به تلنگری می شکند...!

    به لحنی می سوزد...!

    برای دلی می میرد...!

    به نگاهی جان می گیرد...!

    و به یادی می تپد...
  • ۱۸:۱۸   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    دفتر شعر مرا روزی تو امضا میکنی؟
    خط به خط هرواژه را در قلب خود جا میکنی؟

    من که سرشار از توام باور کنم روزی تو هم
    لب به هر، آنچه نشسته بر دلت وا میکنی؟

    شیشه ی تنهایی شب را شکست آوای تو
    بار دیگر در دل بیچاره غوغا میکنی؟

    ذکر لبهایت میان واجباتم واجب است..
    ذکرلبهایم به شب درخواب و رویا میکنی؟

    میوه ی شیرین هر شاخه به دستانت رهاست
    نازنین! از چیدن این میوه پروا میکنی؟

    اختر چشمان تو هوشم به یغما برده است
    عاقبت دانم مرا اینجا تو رسوا میکنی!!

    مالک ذهنم شدی، ورد زبانم روز و شب
    در کنارم یک شبی حل معما میکنی؟

    جاده ای بی انتها پژمرده میسازد مرا
    باشکست فاصله رویم تو زیبا میکنی؟
  • ۱۸:۲۰   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    می توانی با نگاهی در دلم غوغاکنی
    باز این آرامِ عاشق پیشه را رسوا کنی
    می توانی یک نفس باران شوی بر خاکِ دل
    تا که سامانم شوی بازاین دلم احیا کنی
    می توانی بعد ان آوارگی ها یک شبی
    سربه دامانم گذاری راز دل افشا کنی
    می توانی همسفر بامن شوی تا مرز عشق
    تاکمی آرامشت را نزد من پیدا کنی
    می توانی مُلک دل را با محبت جانِ من
    تا ابد شیرین به نامت با سند امضا کنی
  • ۱۸:۲۲   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    براي دَركِ گیسویت،دلم را شانه کُن امشب
    خودت ویرانه اش کردي،درونش خانه کُن امشب

    من این آوارعشقت را،به جان و دل خریدارم
    چه بازاري شده کویت،بها رندانه کُن امشب

    نَه دیگرفصل انگوراست،نَه دیگرنوبت مستی
    تو فکري بر خماريِ،دلِ پیمانه کُن امشب

    ورق می زد نگاه تو،کتاب سینه من را
    بیا هرصفحه اش راتو،چو صدافسانه کُن امشب

    یکی می گفت بگذشته،اگر دوران مجنونی
    به یاد روزگار عشق،مرا دیوانه کُن امشب

    دل صدها صدف چاك است،نباشدجز تومروارید
    بیا با ردپاهایت،شن ي دردانه کُن امشب

    شکستم،سوختم،غرقم،ولی هستم به یاد تو
    مرا از حصرِهرپیله،خودت پروانه کُن امشب
  • ۱۸:۲۳   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28102 |24368 پست
    روز اول بی‌هوا قلب مرا دزدید و رفت
    روز دوم آمد و اسم مرا پرسید و رفت

    روز سوم آخ! خالی هم کنار لب گذاشت
    دانه‌ی دیوانگی را در دلم پاشید و رفت

    روز چارم دانه‌اش گل داد و او با زیرکی
    آن غزل را از لبم نه، از نگاهم چید و رفت

    با لباس قهوه‌ای آن روز فالم را گرفت
    خویش را در چشم‌های بی‌قرارم دید و رفت

    فیل را هم این بلا از پا می‌اندازد خدا !
    هی لب فنجان خود را پیش من بوسید و رفت

    او که طرز خنده‌اش خانه خرابم کرده بود
    با تبسم حال اهل خانه را پرسید و رفت

    تا بچرخانم دلش را نذرها کردم ولی
    جای دل، از بخت بد، دلبر خودش چرخید و رفت

    زیر باران راه رفتن، گفت می‌چسبد چقدر!
    با همین حالش به من حال دعا بخشید و رفت

    استجابت شد چه بارانی گرفت آن‌شب ولی
    بی‌ من او بارانیش را پا شد و پوشید و رفت

    روز آخر بی‌دعا بی‌ابر هم باران گرفت
    دید اشکم را، نمی‌دانم چرا خندید و رفت
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان